اختلال وسواس اجباری یا OCD جدی است و شایع تر از آن چیزی است که فکر می کنید
اختلال وسواس اجباری یا OCD از هر 50 نفر یک نفر را تحت تاثیر قرار میدهد و تحقیقات جدید نشان میدهد که مسیر تشخیص و درمان چقدر میتواند طولانی و دشوار باشد.
اختلال وسواس جباری یا OCD چیست؟
OCD میتواند بر کودکان، نوجوانان و بزرگسالان تأثیر بگذارد. حدود 60 درصد، علائم این بیماری را قبل از 20 سالگی گزارش میکنند.
یک تصور غلط این است که OCD خفیف است: کسی که خیلی مرتب است یا تمیز کردن را دوست دارد. اما OCD لذتبخش نیست. وسواسها بسیار ناراحتکننده هستند و افکار تکراری و مزاحمی وجود دارد که فرد مبتلا به OCD نمیتواند آن را کنترل کند.
آنها ممکن است افکاری داشته باشند مانند این که خود یا عزیزانشان در خطر هستند و انجام کارهایی، موقتاً این ناراحتی آنها را کم میکند اما در نهایت میتواند باعث تشدید آن هم شود مانند چک کردن قفل در.
افراد مبتلا به OCD به جای فعالیتهای عادی مانند مدرسه رفتن، کار یا داشتن یک زندگی اجتماعی، ساعتها در این چرخه تکرار گیر میکنند.
بیماری OCD چگونه تشخیص داده میشود؟
افراد مبتلا به OCD اغلب در مورد افکار مزاحم خود به دیگران چیزی نمیگویند. آنها معمولا احساس شرمندگی یا نگرانی میکنند که با گفتن افکار مزاحم خود به کسی ممکن است آن افکار به واقعیت تبدیل شوند.
وقتی افراد برای اولین بار به دنبال درمان میروند پزشکان همیشه در مورد علائم OCD سوال نمیکنند و هر دو این موارد میتواند منجر به تاخیر در تشخیص صحیح شود.
گاهی اوقات تشخیص وسواس فکری (OCD) میتواند نسبت به اختلالات خوردن، اختلالات اضطرابی یا اوتیسم دشوار باشد. برای تشخیص بیماری OCD، متخصصان از افراد و یا خانوادههایشان سؤالاتی در مورد وجود وسواسها و یا اجبار میپرسند و این که چگونه این وسواسها بر زندگی و خانواده شخص تأثیر میگذارد.
اختلال وسواس اجباری چگونه درمان میشود؟
پس از اینکه OCD فرد توسط درمانگر یا روانشناس تشخیص داده شد، در مرحله بعد نوع خاصی از درمان روانشناختی به نام “پیشگیری از مواجهه و پاسخ” یا ERP را انجام میدهند. این یک نوع درمان شناختی-رفتاری است که یک درمان قدرتمند و موثر برای OCD به حساب میآید.
این پروسه درمانی به افراد کمک میکند تا چرخه OCD و چگونگی شکستن چرخه را درک کنند. درمانگران از افراد حمایت میکنند تا عمدا وارد موقعیتهای اضطرابآور شوند و در عین حال در برابر انجام یک اجبار مقاومت کنند. مهمتر از همه خود شخص بیمار و درمانگر ERP با هم تصمیم میگیرند که چه کارهایی را برای مقابله با ترسهای شخص انجام دهند.
افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری افکار جدیدی یاد میگیرند به عنوان مثال یاد میگیرند که “میکروبها همیشه منجر به بیماری نمیشوند” به جای “میکروبها خطرناک هستند”.
اما متاسفانه دسترسی به درمان چالش برانگیز است. تنها 30 درصد از پزشکان ایالات متحده درمان ERP را انجام میدهند و احتمالاً وضعیت مشابهی در کشورهای دیگر وجود دارد.
بسیاری از مردم درمانهایی را میگیرند که معتبر به نظر میرسند اما اثبات شده نیست. درمانهای نامناسب زمان و تلاش ارزشمندی را که فرد میتواند برای بهبودی استفاده کند، هدر میدهند و از طرفی میتواند علائم OCD را بدتر کند.
اگر فکر کنم مبتلا به OCD هستم چه؟
یکی از موانع بزرگ برای کمک گرفتن این است که نمیدانید چه کسی را ببینید یا کجا بروید. از پزشک عمومی خود شروع کنید: به آنها بگویید که فکر میکنید ممکن است OCD دارید و بخواهید درباره گزینههای درمانی صحبت کنید. گزینههای درمانی میتواند شامل دارو و ارجاع به روانشناس یا روانپزشک باشد.
ما میتوانیم برای بهبود آگاهی عمومی و کاهش انگ زدن به این افراد، در جاهایی مانند فضای مجازی آگاهی رسانی کنیم تا افرادی که مبتلا به این وسواس هستند مورد پذیرش بیشتری قرار بگیرند و احساس ناراحتی کمتری کنند.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته میشود.