کدام نوع از شادی واقعی است؟
شما در کنار درهای عمیق و باشکوه، مانند دره ستارگان قشم یا کوههای حیرتانگیز زاگرس، ایستادهاید. خورشید در حال غروب است و آسمان را با رنگهای نارنجی و صورتی درخشان میپوشاند. دخترتان در کنارتان ایستاده و با شگفتی به این منظره خیره شده است. دستش را در دست شما میگذارد و لحظهای ناب را با هم سهیم میشوید. شما این لحظه را یک لحظه خوب میدانید؛ لحظهای که ترکیبی از لذت، شگفتی و اندکی عشق را حس میکنید. شما خوشحال هستید، اما شاید برایتان دشوار باشد که دقیقاً توضیح دهید چه نوع از شادی را تجربه میکنید.
بیش از 50 سال است که دانشمندان اجتماعی با استفاده از روشهای پیشرفته، مفهوم «رفاه» را مطالعه میکنند. در این سالها، مرسوم شده که شادی را به دو نوع تقسیم کنند:
1. شادی یودایمونیک: این نوع شادی برگرفته از نوشتههای ارسطو است که در آن به شرایط اجتماعی، اخلاقی و روانشناختی لازم برای زندگی خوب میپردازد. در دوران مدرن، محققان موضوعاتی مانند معنا، رشد فردی، ارتباطات اجتماعی و خودبیانگری را در قالب این نوع شادی بررسی کردهاند.
2. شادی هدونیک: این نوع شادی بر اساس این ایده است که رفاه بهصورت ذهنی توسط هر فرد تجربه میشود. از این دیدگاه، برای درک شادی باید به رضایت و تجربه احساسی فرد توجه کرد.
تفکیک شادی به این دو وجه مثل تقسیمبندی ورزش به بازی تهاجمی و دفاعی منطقی به نظر میرسد. هرچند این دو متمایز هستند، اما با یکدیگر مرتبطاند و تقسیمبندی مفاهیم بزرگ به زیرمجموعهها برای تحلیل و مداخله سودمند است.
چالشهای تفکیک شادی
مشکل اینجاست که یودایمونیا اغلب بهعنوان «شادی واقعی» تلقی میشود، زیرا بهنظر میرسد اجتماعیتر و ماندگارتر است. در مقابل، شادی هدونیک گاهی بهعنوان نوع خودخواهانه، سطحی و زودگذر کنار گذاشته میشود.
در واقعیت، در مورد تجربیاتی مانند تماشای دره ستارگان قشم، بحث درباره یک کتاب خوب با اعضای باشگاه کتاب، یا برگزاری یک جشن سورپرایز، انتخاب یکی از این دو دسته دشوار است. هرچند تفکیک رشد شخصی از تفریح خالص ممکن است مفید باشد، اما اغلب این دو به هم گره خوردهاند.
رابطه پیچیده شادی
محققان برای بررسی این رابطه پیچیده این دیدگاه را به چالش میکشند که میتوان فرکانس تجربههای مثبت و منفی و رضایت از زندگی را از حالات والای یودایمونیک جدا کرد. ظاهراً تلاش برای چنین تفکیکی نه تنها عملی نیست، بلکه ارتباط ذاتی این جنبههای رفاه را نادیده میگیرد.
طبیعت ذهنی لذت
در مقالهای که در سال 19840منتشر شد، اد دینر استدلال کرد که نباید ارزشهای عینی را بر زندگی دیگران تحمیل کرد. او به جای این که بگوییم: من میدانم این فرد خوشحال است، چون روابط خوبی دارد، استدلال کرد که تجربه ذهنی بهترین معیار برای شادی است. این دیدگاه نشان میدهد که لذت ذاتاً شخصی است و در افراد و فرهنگهای مختلف تفاوتهای زیادی دارد.
شادی هدونیک معتقد است که انسانها احساسی هستند و جستجوی شادی با جستجوی لذت و اجتناب از درد مشخص میشود. شاید در نگاه اول این موضوع تأییدکننده خودخواهی یا افراط باشد، اما چنین نیست. به این مثالها توجه کنید:
- لذتبردن از یک وعده غذایی خوشمزه که توسط یک سرآشپز ستارهدار آماده شده است.
- لحظهای آرامش در کنار یک نهر آب.
- احساس افتخار به فرزندتان هنگام اجرای نمایش مدرسه.
- احساس امنیت پس از عبور از بخش امنیت فرودگاه.
هیچیک از این مثالها بهنظر خودخواهانه یا سطحی نیستند. همچنین نیازی نیست این ایده که آنها اساساً معنای عمیقی دارند، نادیده گرفته شود. ممکن است این تجربیات عناصری از ارتباط یا تعالی در خود داشته باشند، اما شاید ویژگی اصلی آنها نباشند. درست است که این تجربیات گذرا هستند، اما زندگی – و در نهایت شادی – از مجموعه همین لحظات تشکیل شده است.
تعاملات اجتماعی و تلفیق هدونیا و یودایمونیا
دلایل زیادی وجود دارد که چرا هنگام قضاوت درباره یک تجربه، شهود ما بیشتر به سمت یودایمونیا گرایش پیدا میکند. در یک تجربه خاص، یودایمونیا ارزشمندتر بهنظر میرسد. تصور کنید که در حال خوردن بستنی با دخترتان هستید. این لحظه لذتبخش است و همچنین پیوند خانوادگی را تقویت میکند. به نظر شما، چه چیزی این لحظه را ارزشمند میکند؟ آیا لذت خوردن بستنی یا تعمیق رابطه؟ اگر بگوییم این لحظه لذتبخش است اما هیچ تأثیری در بهبود یا تعمیق رابطه والدین و فرزندی ندارد، آیا همچنان به اندازه قبل ارزشمند است؟

همینطور شخصی را تصور کنید که به یک کنسرت ارکستر رفته و شخص دیگری که به یک بازی فوتبال رفته است. شرکتکننده کنسرت از زندگینامه آهنگساز مطلع میشود، به جایگاه سمفونی در تاریخ موسیقی کلاسیک پی میبرد و در طول اجرا احساس تعالی میکند. در مقابل، طرفدار فوتبال به داور توهین میکند، هنگام گلخوردن تیمش ناخنهایش را میجود و هنگام گلزنی تیمش فریاد شادی سر میدهد. آیا احساس نمیکنید که کنسرت، با تمام یادگیری و تعالیاش، مهمتر از هیجان یک بازی بهنظر میرسد؟
بازاندیشی در هدونیا و یودایمونیا
به نظر میرسد بهتر است به دستهبندی هدونیا و یودایمونیا بهعنوان دندههایی که در ماشین درونی رفاه کار میکنند نگاه کنیم، نه مقولههای جداگانه. ارتباط اجتماعی میتواند یک تقویتکننده بالقوه برای مزایای رفاه باشد که شامل هر دو جنبه یودایمونیک و هدونیک است. در واقع، ادبیات پژوهشی درباره شادی نشان میدهد که ارتباط اجتماعی قویترین پیشبینیکننده رفاه است. روابط شما بر لذت، اضطراب، شور، علاقه، دلسوزی و بسیاری جنبههای دیگر شادی تأثیر میگذارد.
ما باید بپذیریم که رفاه مجموعهای از جنبههای پیچیده و درهمتنیده است. هر یک از این جنبهها مهم هستند و هر کدام دیگری را تحتتأثیر قرار میدهند. شادی یک غذای لذیذ است که از این مواد تشکیل شده است. نیازی نیست بین زندگی خالی از لذت یا زندگی بدون معنا انتخاب کنید، زیرا میتوانید هر دو را داشته باشید.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته میشود.