چهرههای مشاهیر جهان چقدر به حقیقت نزدیک است؟ (قسمت اول)
اسراری که حقیقت افسانههای زندگی مشاهیر را فاش کرد و به بشر نشان داد که شباهت آثار تاریخی به صاحبان آن چقدر است؟
در نگاهی کلی به چهرههای مشاهیر جهان که از آنها نقاشی، سردیس و تندیس بهجایمانده است یک سؤال مطرح میشود که آیا باید به این آثار هنری اعتماد کرد؟
جمله معروفی است که میگوید تاریخ را برندگان مینویسند. آثار هنری همچون نقاشی و تندیسها نیز بخشی از هنر ثبت تاریخ است، هر چند باید گفت از بسیاری متون کهن خواندنیتر هم هستند و بالطبع مؤثرتر نیز بهشمار میروند.
حقیقت چهرههای مشاهیر جهان
این اثرگذاری در چهرههای مشاهیر جهان بهراحتی میتواند یک شخصیت منفور را مطلوب نشان دهد و با داستانها و افسانههای که در اطراف مشاهیر شکل میگیرد، شخصیت جدید خلق میشود. نمونه بارز این اتفاق در تاریخ خودمان اسکندر خبیث است که تا تصاحب هویت ذوالقرنین نیز پیش رفت.
چهرههای مشاهیر جهان بهدست هنرمندان چیرهدستی ساختهوپرداخته شده که تمایلات خود را در آن لحاظ میکردند. همچنین باوجود سیاستهای رایج تبلیغاتی سفارشدهندگان تکنیک اغراق با چاشنی تمجید ظاهر متفاوتی به آثار هنری و تاریخی داده است.
البته در این میان هنرمندانی هم بودند که هنر خود را ارزان نمیفروختند و از اصول خود تخطی نمیکردند. اینان اسرار مگو را در پشت ظرافتهای هنر برای ما به یادگار میگذاشتند.
حال ما وارثان گذشتگان چگونه و تا چقدر باید به چهرههای مشاهیر جهان اعتماد کنیم؟
دانش انسانشناسی و بازسازی چهره فنونی هستند که ما را به جواب درست راهنمایی میکنند. هنر گرافیک کامپیوتری، سیتی اسکن و پرینت سهبعدی ابزار این پژوهش جذاب هستند تا ببینم پشت این نقاشیها و تندیسها از چهرههای مشاهیر جهان چه اسراری نهفته است.
اکنون ما میدانیم مشاهیر تاریخی همچون ژولیوس سزار، کلئوپاترا، ملکه الیزابت اول و دیگر مردان و زنان مؤثر تاریخ به چه شکلوشمایلی بودند.
فرعون توتعنخآمون
فرعون توتعنخآمون یا پادشاه توت از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۲۴ پیشازمیلاد بر مصر حکومت کرد.اگر کشفیات باستانشناسی در سال ۱۹۲۲ نبود غیر از مصرشناسان کمتر کسی توتعنخآمون را میشناخت.
اکنون به لطف هاوارد کارتر ما میدانیم که معامله بزرگی بر سر پسر فرعون انجام گرفته است. درعینحال با بهرهگیری از فناوری مدرن ما میدانیم که او به چه کسی شباهت دارد.
دانشمندان و پژوهشگران با تجزیهوتحلیل ژنتیکی پادشاه توت و بیش از ۲ هزار اسکن دیجیتالی پرده از اسرار این فرعون جوان برداشتند.
در حقیقت فرعون جوان بسیار نحیف و رنجور بود. تفاوتی فاحش و تکان دهنده با اوصافی که از او روایت شده، وجود دارد.
پادشاه توت باشکوه
پادشاه توت زمانی بر تخت پدرش در مصر باستان نشست که تنها ۹ سال داشت و البته ۱۰ سال نیز به این کار ادامه داد. گفته شده است که پادشاه توت در ۱۹ سالگی هنگام شکار کرگدن کشته میشود؛ اما پژوهشگران با بررسی وضعیت جسمانی و بیماریهای که احتمالاً با آن به شدت درگیر بوده، با این نظر موافق نیستند.
از نظر آنها ممکن است مشکل پای چپ او میراث سنت ازدواج درون خانوادگی، خاندان سلطنتی باشد. همچنین لگن او به شکل نادرستی فرم گرفته و فرعون جوان بهطور مکرر دچار بیماری عفونی میشده است.
پادشاه توت تنها فرعونی است که بهصورت نشسته در آثار هنری نمایش داده شده است درحالیکه دیگر فراعنه مصر در حال انجام فعالیتهای جالبی همچون تیراندازی و شکار در تاریخ هنر چهرههای مشاهیر جهان ثبت شدهاند.
امپراطور نرون
امپراطور نرون از سال ۵۴ تا ۶۵ میلادی فرمانروای روم بود. این امپراطور عجیب در حقیقت یک بیمار روانی بود که معتقد بود از جرگه هنرمندان بیمانند در تاریخ بشریت است.
اینکه او آیا او صاحب استعدادی بوده که در دسته هنرمندان قرار گیرد یا این نیز از فرمایشات سیاسی بوده باوجود روایتهای مکرر از جنایتهای مخوف او در نوبت بعدی تحقیق قرار میگیرد.
نرون در طول سلطنت خویش نفرت زیادی از خود نشان میداد. هنوز نیز سخت است که ریشه رفتارهای دهشتانک و غیرمنطقی نرون را توضیح دهیم. در عین حال نرون به خوانندگی، بازیگری نیز شهره بود و علاوه بر گسترش هنر علاقه خاصی به ورزش و مسابقات نیز داشت. وی حتی در مسابقات ارابهرانی نیز شرکت میکرد تا به هر طریقی در جرگه مشاهیر جهان باشد.
نرون پسر بد
نتیجه تلاش پژوهشگران برای کشف حقیقت چهرههای مشاهیر جهان تبدیل به نقطهعطفی در شخصیتشناسی نرون شده که میتواند همچون آینهٔ حقیقتنمایی در برابر افسانههای باشد که چهره واقعی نرون را پنهان کرده است.
دهنکجی که با ویژگیهای اجزای صورت نرون همراه شده است او را همچون پسرجهنمی مخوف و کاریزماتیک نشان میدهد.
در سال ۶۴ میلادی آتشسوزی بزرگی در سیرکوس ماکسیموس بزرگترین ورزشگاه امپراطوری رم شروع شد که سه روز بهطور انجامید. درحالیکه نرون بر بام قصر مشغول خواندن حماسههای یونانی بود.
بسیاری از رومیان باور داشتند که نرون خود عامل آتشسوزی بوده است ولی او انگشت اتهام را بهسمت مسیحیان نشانه گرفت و آنها را به جزای سختی دچار کرد.
همچنین نرون تعداد زیادی از نزدیکان ازجمله مادرش و سیاستمدارانی که در دوران سلطنت با او همراه بودند را نیز به آن دنیا فرستاد تا جایی که ایالات رومی نیز از دست ظلمهای او به شورش دست زدند.
سرانجام همانطور که او دیگران به خودکشی وادار میکرد خود نیز محکوم به خودکشی شد. آخرین جمله او هنوز در گوش تاریخ زمزمه میشود.
چه هنرمندی همراه من میمیرد.
چهرههای مشاهیر جهان؛ ملکه نِفرتیتی
ملکه نِفرتیتی همسر اول فرعون معروف آخناتون بود که همراه وی از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۳۶ پیشازمیلاد حکومت کرد. در مورد ملکه نِفرتیتی شواهد و مدارک زیادی وجود دارد که نشان میدهد بعد از مرگ همسرش نیز با قدرت حکومت کرده است. برخلاف دیگر ملکههای مصر او در موقعیتهای مهم و اثرگذاری در هنر مصر به تصویر کشیده شده است. درست همانند فرعون توتعنخآمون یا پادشاه توت او نیز هنگامی به شهرت بیشتر دست یافت که باستانشناسان به تندیسی از او دست یافتند.
این تندیس جنجالی را لودیگ بورکهات آلمانی در سال ۱۹۱۳ و در سرزمین مصر کشف کرد. تندیسی که زن زیبایی را با گردن کشیده و چهره جذاب نشان میدهد.
گذشته از خبر تکراری شکایات دولت مصر علیه آلمان برای بازپسگیری تندیس که اکنون در موزه برلین آلمان جای گرفته است، خبر شگفتانگیزی شهرت تندیس را میان آثار هنری دوچندان کرد. سیتی اسکن تندیس در سال ۲۰۰۹ رمزگشای کشف جدیدی از سردیس بود.
رازی درون تندیس
هنرمند زیرک در زیر سطح نقاشی شده تندیس نِفرتیتی رازی را پنهان کرده بود که شاید هرگز نباید در تاریخ چهرههای مشاهیر جهان آشکار میشد. تتموتس محبوب فراعنه و استاد تندیسساز دوران باستان چهره دیگری از نِفرتیتی در زیر لایه بیرونی ساخته بود که جنس آن از سنگ اهک بود.
هرچند سیتی اسکن جدید نیز هنوز چهره زیبایی از نِفرتیتی نشان میداد؛ لیکن چینهایی در گونهها و برجستگی بینی را هم نباید از قلم انداخت.
نفرتیتی مادر شش فرزند بود که البته یکی از آنها تبدیل به پادشاه توت شد.پدر پادشاه توت نیز آخناتون بود و این پژوهش میتوانست راهگشای کشف ناهنجاریهای اندام فرعون جوان باشد.
چهرههای مشاهیر جهان؛ رابرت بروس
رابرت بروس قهرمان اسکاتلندی که تصویرش را در زیر میبینید روزهای بهتری هم داشته است.این تندیس گچی از جمجمه رابرت در ۲۰۰ سال قبل ساخته شد هنگامیکه محل دفن او در حال بازسازی دوباره بود.
این جمجمه مبنای پژوهشهای دانشمندان برای بازسازی چهره رابرت بروس بود.
رابرت بروس در سال ۱۳۰۶ بر تخت متزلزل فرمانروایی اسکاتلند نشست درحالیکه پادشاه ادوارد یکم که اسکاتلند را بخشی از قلمروی سلطنتی انگلستان فرض میکرد با تلاش و بیرحمی بسیار در پی تأدیب رابرت و همفکرانش بود.
سرانجام در سال ۱۳۱۴ بروس موفق شد ارتش انگلستان را در بانوکبرن شکست دهد که نتیجه این پیروزی استقلال اسکاتلند بود. پس از گذشت سالها در سال ۲۰۱۶ مورخان دانشگاه گلاسکو تیمی را با همکاری کارشناسان دانشگاه لیورپول در آزمایشگاه چهرهشناسی جمع کردند تا چهره حقیقی رابرت بروس را به دنیا نشان دهند.
چهره یک مبارز
دکتر مک گرگور از دانشگاه گلاسکو و رهبر این پژوهش که دو سال وقت صرف آن شد تا به سرانجام برسد، معتقد است چیز بیشتری درباره اهمیت پیروزی رابرت در نبرد بانوکبرن نمیتواند بگوید جز اینکه اگر پیروزی او نبود، امروز احتمالاً اسکاتلندی نیز وجود نداشت.
جمجمه به این پژوهشگرانی که در جهت کشف اسرار چهرههای مشاهیر جهان تلاش میکردند کمک زیادی کرد تا مکان ماهیچهها روی صورت بهدرستی تعیین شود؛ اما آنها باید رنگ چشمان پادشاه را نیز حدس میزدند.
همچنین بعضی مدارک از شرایط بروس هنگام مرگ در سال ۱۳۲۹ نیز راهنمای دیگر این پژوهش بود. این مدارک علت مرگ بروس را جذام اعلام کرده بود.
نخستین چهره بازسازیشده بروس بدون عوارض سخت بیماری جذام ساخته شد؛ اما ساخت نسخه بعدی نشان داد که چهره حقیقی بروس در هنگام مرگ به چهچیزی شباهت داشته است.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته میشود.