اهمیت جلوههای ویژه در سینما جهان – انقلابی از جنس تکنولوژی
آنچه که واضح است این است که اهمیت جلوههای ویژه در سینما را نمیشود در یک متن تشریح کرد، در تاریخ دهههای گذشته سینما بدلیل نبود و یا کمتر امکانات کامپیوتری معمولا فیلمبردادی به صورت تقریبا کاملی رئال یا واقعی ساخته و اجرا میشد و اگرهم جلوههای ویژه استفاده میشد آنچنان محدود و کم بود که معمولا نبودن آنها هم توفیر آنچنانی نداشت چرا که از کیفیت زیادی برخوردار نبودند و این خود هم محدودیتها را برای کارگردانها و خلق موقعیتهای آنان بیشتر میکرد و به دلیل هزینه بالای ساخت این جلوههای کم و کوتاه، قسمتهای زیادی از فیلمنامهها را حذف میکردند تا به دردسر این همه نیوفتند.
به طور مثال وقتی یک صحنه تصادف، آتشسوزی، باران و جنگ در فیلم لازم بود هزینه ایجاد این موقعیت بسیار بالا بود یا اگر هم با استفاده از بدلکاران و سایر وسایل فیزیکی ساخته میشد آنقدر باید و شاید واقعیت را جلوه نمی داد که این امر گاهاً کارگردانها را از ساخت این پلان منصرف و پشیمان میکرد و با ادمه این سیلکل کیفیت فیلمها کمتر از کم از تصورات کارگردان آن بود.
جهش در صنعت فیلم سازی با جلوههایویژه
با نزدیک شدن به پایان قرن بیستم و پیشرفت دنیای کامپیوتر به سرعت این پیشرفت به دنیای فیلم وارد شد و کیفیت آنان را به جهش خیره کنندهای به پیش هل داد؛ این پیشرفت نرم افزاری فیلمها را در زمینههای مختلفی از جمله جلوههای بصری و نوری در کنار جلوه میدانی متحول کرد و این همه آشپن نوظهور و جذاب صنعت پولساز فیلم را پولسازتر و جذابتر کرد تا مجذوبیتش بیشتر آن گذشته نمایان شود.
فیلمهای زیادی با درصد بالا از جلوههای کامپیوتری و یا ویژه در دهه پایانی قرن ۱۹ استفاده کردند که البته شاخص این فیلمها را شاید بتوانیم ماتریکس و ترمیناتور بدانیم و این فیلمها نویدبخش عصر جدیدی در صنعت فیلمسازی برای مخاطبان آن بود که به دنبال دیدن دنیایی متفاوت از واقعیات و روزمرگی خود بودند، چرا که فیلم از دیرباز مخاطب را به دنیایی دیگر و به رویاهای خود نزدیکتر میکرد.
نقطه عطف جلوههای ویژه
و اما نقطه عطف و آشنایی عوام با این معجزه فیلمسازی در فیلم ارباب حلقهها بوده و به روشنی میبینیم که موجبات توجه به این سبک و زاویه فیلمسازی یعنی توجه حداکثری به اهمیت جلوههای ویژه در سینما شد و جمع کثیری از کارگردانهایی که تا قبل از این به خاطر محدودیت در تبدیل ایدههای خود به واقعیت جرات کافی و لازم را نداشتند، جسورتر کرد. ظهور این آپشن در فیلمسازی باعث ساخت فیلمهایی از جمله آواتار، دزدان درایی کارائیب، گرگ و میش، مرد عنکبوتی، بتمن، هابیت و … شد که سینما از وجود آنها در تاریخ خود به خود میبالد.
امروزه کیفیت فیلمها آنقدر مرزهای پیشرفت جلوهها را به سرعت در مینوردند که دیگر جای هیچ تعجبی را برای مخاطبان باقی نمیگذارند و تماشگران در تشخیص یک صحنه واقعی با یک صحنه کار شده با جلوه ویژه دچار تردید میشوند، چیزی که به طور حتم قطعی شده امروز افکتها و حالات کامپیوتری جزء لاینفک فیلمهایی هستند که میخواهند در عرصه جهانی و فروش جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند.
انیمیشنها
و اما انیمیشنها نیز نیز یکی از شاخههای جلوه ویژه هستند که نمودار پیشرفت در این حوزه نیز تقریبا هماهنگ با جلوههای ویژه فیلمها بود. انیمیشن به صورت ۱۰۰ درصد مدت فیلم توسط کامپیوتر و جلوهها تشکیل میشود و هیچ گونه فیلم برداری رئال صورت نمیگیرد و از ابتدا تاکنون ویترین جلوهها بوده و هست.
در پایان با جرات میتوان گفت متخصصین در امور جلوهها در حال حاضر حجم زیادی از کار و افزایش بهبود کیفیت فیلمها را به دوش میکشند و این تخصص به همین دلایل به یکی از پرطرفدارترین و جذابترین حوزههای کاری و هنری در دنیا مبدل شده و شاخههای گوناگونی را برای آن فراهم اورده است چراکه اگر این حوزه نبود بسیاری از فیلمهای بولد شده در عصر جدید را نمیشد با این ذوق و شوق کنونی دید.
به این دلایل من کارتونُ به فیلم ترجیح میدم
دست سازنده واسه صحنه سازی نامحدود
کاراکترها به شکل اصلی طراحی میشن جوری که نویسنده شخصیت پردازی کرده و میشه ظاهرشون مطالبق با شخصیتشون درست کرد که بهشون بوخوره
نیازی نیست خواهش کنن از یک بازیگر که بیاد بازی کنه و توی همه قسمت ها کاراکتر ظاهرش تغییر نمی کنه و طبیعی تغییرش میدن نه اینکه مثله فیلم پانیشر شماره 1 یک بازیگره و شماره 2 یک بازیگر دیگه
توی کارتون سازی با توجه به تکنولوژی موتورهای انیمیشن سازی حالا نیازی نیست چیزی خراب بشه واسه صحنه سازی و همه چیز توی خوده کامپیوتر مدل سازی میشه
جون کسی واسه ساخت صحنه های خطرناک به خطر نمی افته که این یعنی نیازی به بدل کار نیست
تنها عیب کارتون سازی به حرکت در اوردن هست که مثلا اگر یکی بخواد یکی از سریالای ایرانیُ که از اول تا آخرش حرف زدن هست بسازه هزینش خیلی میشه نسبت به فیلم سازی
که البته همین مشکل هم دارن با هوش مصنوعی برطرف می کنن
اگر تکنولوژی های انیمیشن یروزی سازی وارد کامپیوترهای کوانتومی بشن فیلم سازی میمیره چون دیگه می تونن روی تکسچرهای دنیای واقعی کار کنن و جوری میشه که دیگه با تمرکز هم نمیشه فهمید واقعی هست یا فیکه
سلام
من همیشه کارتون رو به فیلم ترجیح می دادم و خیلی هم مسخره شدم سره این موضوع این بخاطر اینه که در ابتدا که کارتون بوجود اومد کارتون هایی ساخته شد برای بچه ها و متأسفانه حدأقل 1 قرن طول می کشه تا ذهنیت درست توی ذهن انسان بدون فکر شکل بگیره
چند روز پیش هم نشستم که یک کارتون ببینم مهم نیست چی باشه کلا حالت کارتونی داشته باشه یا بهتره بگم با کامپیوتر درست شده باشه شروع زخم زبونُ یکی بهم میزنه
فیلماهم دارن با کارتون ترکیب میشن
به بازیکن شماره یک دقیقا نمیشه چنین چیزیُ راجبش گفت
اما آتیلا بتل انجل ترکیب کارتون و فیلم هست و به همین دلیل سازنده ها برای اینکه موقع انتشار مشکلی پیش نیاد واجب دونستن که بیان راجب شخصیت کارتونی توی فیلم توضیحاتی بدن و گفتم این تمام حرکاتشو یک انسان واقعی انجام میده و حتی مدلش هم از انسان واقعی هست و مجبور شدن نشون هم بدن تا همون اشخاصی که بیشتر جمعیت زمینُ تشکیل دادن و اصلا نمی دونن فکر کردن یعنی چی و نمی دونن درستُ غلط یعنی چی بهشون نشون بدن که این فیلم که با کارتون ترکیب شده بچگانه نیست