تاریخچه پیدایش دوچرخه، پس از سالها بازگشت دوباره به دوچرخه و دوچرخه سواری
شاید هرگز کسی فکر نمیکرد پس از چندین سال و با پیشرفت شگرفت ماشین آلات حرفهای و بسیار قوی، همه این پارامترها و آپشنهای خودروهای جدید و دوست داشتنی، مردم همه آنها را کنار بگذارند و پس از سالها بازگشت دوباره به دوچرخه و دوچرخه سواری داشته باشند.
تاریخچه پیدایش دوچرخه
تاریخچه دوچرخه عجیبتر از ان است که بشود که با قاطعیت از آن گفت و یا نوشت، اما آنچه نزدیک به واقعیت است آن است که در اواسط قرن هجده میلادی وسیلهای شبیه به دوچرخه کنونی که با دوچرخ، یک رکاب و با حفظ تعادل مسیری را بپیماید ظهور کرد؛ ظهور کردن دوچرخه در آن زمان انچنان جلب توجه نکرد چرا که اگر در تصاویر قدیمی جستجو کنید حالتی متفاوتتر از دوچرخه امروزی میبینیم که یک چرخ بزرگ و یک چرخ کوچک داشت، پس استفاده از آن نیز سخت و مشقبار بود.
دوچرخه به سرعت توانست مسیر پیشرفت و تکامل خود را سپری کند، زمانی نگذشت که مردم به این وسیله ساده برای حمل و نقل روی آوردند و البته طراحی سادهتری نیز به آن دادند تا از کوچک و بزرگ بتوانند سوار بر آن شوند و با تغییراتی در ساختار آن استحکام و قدرت بیشتری به این وسیله ساده بدهند.
با فراگیر شدن استفاده از دوچرخه، مردم برای تفریح و سرگرمی با برپایی مسابقات نهایت بهره از آن را بردند و توانستند یک رشته ورزشی را راه اندازی کنند، شاید این تضمینی برای اثبات و فراگیری دوچرخه در زندگی روزمره و عضو جدایی ناپذیر مسابقات بین المللی ورزشی باشد.
پس از چند سال از انقلاب صنعتی در غرب، موتور سیکلت با استفاده از سوختهای فسیلی(بنزین) به عنوان یک نسخه به روزتر و آسانتر از دوچرخهها ساخته شد؛ به جوامع عرضه و توانست تا حدود زیادی جای دوچرخهها را در مواردی که نیاز به طی مسافتی بیشتر و طولانی باشد را بگیرند و دوچرخه و دوچرخه سواری را کم رنگ کنند.
اما دیری نپایید که استفاده بیش از حد ماشینها، موتورهای سیکلت و وسایل حمل و نقل شهری و بین شهری که با سوختهای فسیلی انرژی خود را تامین میکنند، آلودگیها را در سطح جهان به درجه هشدار و غیرقابل تحمل رساند تا بار دیگر دولتها و نهادها و خود مردم به فکر وسایل حمل و نقل پاک و سالم و سازگار با محیط زیست همچون دوچرخه و دوچرخه سواری باشند.
چرا دوچرخه؟
اگر آلودگی های زیست محیطی ماشینآلات را کنار بگذاریم، حجم اتوبوسها ترنها، ماشینها، مسئله زمان و ترافیک و عللی از این دست نیز در تغییر رویکرد دولتها و مردم در بازگشت به دوچرخه و دوچرخه سواری تاثیر مستقیمی داشته است.
در کشورهای پیشرفته صنعتی غربی و حتی شرقی، با درک بهتر این موضوعات فرهنگ سازی خود را در دهههای گذشته برای پررنگتر کردن نقش وسایل حمل و نقل پاک و رشد دوچرخه و دوچرخه سواری آغازه کردهاند، و امروزه با فرهنگ سازیهای صورت گرفته و ارائه آپشنها و برنامههای تشویق کننده دیگر نتیجه آن را نیز عملاً و علناً میبینند.
فرهنگ دوچرخه سواری
به طور مثال در شهر کپنهاگ دانمارک مردم به ندرت برای رفتن سرکار از خودرو استفاده میکنند؛ مردم با شور و عادتی عجیب از دوچرخه و دوچرخه سواری به عنوان یک وسیله نقلیه برای سرکار رفتن و انجام دیگر کارهای روزمره خود بهره میگیرند، این امر سبب شده است که کپنهاگ به عنوان یک شهر کم و یا بی ترافیک و تمیز و پاک تبدیل شود.
البته غیر از کپنهاگ که در اروپا به پیشروترین شهر در استفاده از دوچرخه مطرح است، شهرهایی در کشورهای هلند، اسپانیا ایتالیا و فرانسه نیز در این زمینه سردمدار هستند، این استفاده درست و به جا البته در کنار فرهنگسازی چندین زمینه دیگر را برای زنده کردن دوچرخه و دوچرخه سواری نیز میطلبد.
برای استفاده از دوچرخه اولین چیزی که مدنظر است پارکینگ برای پارک کردن آنهاست، در اروپا این معضل به درستی توسط طراحی شهری و شهرداریها رفع شده است و حتی به جرات میتوان گفت پارک دوچرخه بهتر و راحتتر از پارک خودروهاست، در شهرهای بزرگ و پرجمعیت هزینه پارکینگ هودرو سرسام آور است در حالی که سیاستهای تشویقی برای استفاده دوچرخه پارک این وسیله را تقریبا رایگان کرده است.
فرهنگ دوچرخه سواری در ایران
به کشور خودمان برگردیم و روند استفاده از دوچرخه و دوچرخه سواری را مورد بررسی قرار دهیم، چند صباحی است بحث فرهنگ و فرهنگ سازی و ایجاد بستر برای استفاده از دوچرخهها در شهرهای بزرگ ایران مطرح است، تهران به عنوان پایتخت و پیشرو در طرحهای اینچنینی و فرهنگ سازیها مسلماً باید اولین طرحها را بتواند اجرا کند که البته طرحهایی در برهه هایی نیز اجرا شد.
در کنار فرهنگسازی که اولین و مهمترین اولویت برای استفاده از دوچرخه و دوچرخه سواری و جلوگیری از آلودگی هوا و جلوگیری از ترافیکهای سنگین است، بحث امنیت برای دوچرخه و دورچهسوار نیز اهمیت ویژه ای دارد، یک دوچرخه سوار باید با اسودگی و اطمینان خاطر بتواند در جاده تردد کند، واقعیت آن است که در خیابان.های تهران همچین امکانی با توجه به رانندگی پر مخاطره مردم میسر نیست.
زمینههای لازم برای شروع
پس باوجود این نگرانی شهرداری و دولت باید بتواند با طراحی و ایجاد ساز وکار مناسب در راه اندازی مسیرها و خیابانهای مخصوص امنیت دورچرخهسواران را تامین کند، دقیقا همان کار که برای BRT هم صورت گرفت و مسیری مخصوص دارند، البته گاه و بی گاه شاهد افرادی هستیم که حتی به آن مسیر امن هم رحم نمیکنند…
آسودگی از تامین امنیت و پارک دوچرخه نیز مهم است، وقتی فردب دوچرخه خود را در خیابان پارک میکند باید از به سرقت نرفتن ان هم تا حدودی اطمینان داشته باشد که مسلما درصد این اطمینان در تهران بازهم کمتر از سایر شهرهای غربی است.
در آخر و با توجه به همه گفتهها و ناگفتهها میدانیم که تبدیل شدن شهرهای کشورمان به شهرهایی برای دوچرخه و دوچرخه سواری راه درازی را در پیش دارد، این مسیر ممکن نیست مگر با پیش بینیها و ساز و کارها توسط شهرداریها، سیاستهای تشویقی و فرهنگ سازی و در وهله دوم با همت خود مردم، به امید روزی که شهرهایی تمیز و پاک و بدون ترافیک داشته باشیم.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته میشود.