زمان عجیبیست که اکنون طرفدار دو آتیشه “آلیتا- فرشته جنگ” باشیم – بخش اول
مشکل بسیاری از فیلمهای اقتباس شده از انیمههای ژاپنی مانند “آلیتا- فرشته جنگ” این است که افرادی که مسئول ساخت آنها هستند چیز مشترکی برای همراه کردن مخاطبهای غربی خود در آنها پیدا نمیکنند مگر آنکه آنها را به شکل باورنکردنیای تغییر بدهند. گوکو “شخصیت انیمه دراگون بال” نمیتواند یک مرد کودک صفت و خوشحال باشد، پس بگذارید او را عصبی و بدخلق کنیم. تماشاگران حتماً از این گوکو بیشتر خوششان میآید. نرمال بودن زیادی ساده است، ما نمیتوانیم موتوکو “شخصیت اصلی انیمه شبح درون پوسته” را به واسطه کل جامعه در حال تقلا بگذاریم که در آخر تمام فاکتورهای انسانی خود را از دست بدهد!
میبیند چیزی مثل “شبح درون پوسته” برای ژاپنیها ساخته شده، موضوع و کاراکترهایش منحصراً مربوط به جامعه ژاپنی است. محکی برای جامعه آنهاست نه جامعه غربی. برای همین غربی کردن آن با پیامی که به مذاق مخاطب غربی بیاید به شکلی موثری روح “شبح درون پوسته” را از بین میبرد. برای اعتبار هم که شده لااقل فیلم “دفترچه مرگ” کاری با تغییرات انجام داد، “انیمه دفترچه مرگ” انتقادی از نظام قضایی بسیار سخت ژاپن است. استخدام یک وکیل در ژاپن فقط یک امر فورمالیته است. مردم در جلو قانون به شکل بی رحمانه ای مورد جزا قرار میگیرند، پس با فیلم شبکه آمریکایی نتفلیکس تصمیم بر آن شده که انتقاد ملایمی بر سیاستهای خارجی آمریکا باشد. دخالت در امور دیگر ممالک، اخلاق همیشه حق به جانب بودن، تفکر اینکه از تمام آدم بدها خلاص بشویم و در آخر هیچ مجازاتی شامل ما نشود، شاید هوشمندانهترین چیز در باره این فیلم مضحک باشد.
فرشته جنگ متفاوت با آنچه پیشتر دیده بودیم
ولی “فرشته جنگ” تشابهی با “شبح درون پوسته” یا “دفترچه مرگ” ندارد، بار آنها را به دوش نمیکشد، شامل عناصری نیست که باید از مقدار زیادی فیلتر بگذرند تا به مذاق مخاطب غربی خوش بیایند. هسته داستانی “فرشته جنگ” جهانیتر و دارای ارزشهای بین المللیتری است، به حدی ساده با فرهنگهای دیگر قابل مطابقت است که اقتباس آن با نمونههای مشابه باید کار بسیار آسانی باشد. نیازی به تغییر ندارد آنطوری که در “شبح درون پوسته” نیاز هست. و به خاطر همین یک دلیل احتمالا فیلم خوبی از کار درآمده باشد، ولی باز هم شبیه”روح درون پوسته” شناخته شده نیست.
هیچکس نمیداند “فرشته جنگ” چیست مگر آنکه طرفدار او باشد
یا از طرفداران دو آتشه “فرشته جنگ”هستید یا نیستید و دسته آخر که شامل عدد بزرگی نیز هستند، کسانی که چیز اندکی از آن شنیدهاند و اکنون کنجکاو هستند که آن را ببینند.
یا شما “فرشته جنگ” را خواندهاید و در آخر عاشقش شدهاید یا اینکه هیچوقت حتی اسمش به گوشتان نخورده است. برای همین خیلی از مردم تقریباً چیزی از آن نمیدانند مگر آنکه اکنون که در حال اکران است اسمش را شنیده باشند. پس به خاطر همین مجهولیت، پیش نمایش اولیه فیلم به تازه واردها آن شکل که باید هیجان لازمه را وارد نکرد. بدون هیچ مرجع اولیهای تماشاگران آن چیزی که در اختیار آنها قرار گرفت را برداشتند و از آن هم نتیجه گیری کردند. پیش نمایش نه تنها مخاطب را هیجان زده نکرد بلکه به صورت قابل ملاحظهای حس ترس در بیننده ایجاد کرده است. نه فقط به خاطر چشمانی بزرگ بلکه به طور کلی ظاهری که آلیتا با آن نمایش داده شده است، که یک جور اصل مطلب هم هست که در کامیک موجود است.
آلیتایی متفاوت در کامیک
بعضی از طرفداران کامیک بر این باور هستند که اگر لبهای بزرگ آلیتا را در اقتباس سینمایی آن نمایش میدادند کاراکتر آلیتا را بهتر به نمایش میگذاشت، چیزی که کاراکترهای کامیک، آلیتا را به خاطر آن دست میاندازند. ولی بگذارید واقع بین باشیم، واقعاً لبهای بزرگ برای این اقتباس ایده بدی است، همین حالا هم خیلیها میگویند که آلیتا به عروسکهای جنسی شباهت دارد که زنده شدهاند، لبهای بزرگ تائیدیهای بر حرفهایشان است.
وحشتناک است، “فرشته جنگ” وحشتناک است، آلیتا وحشتناک است، جیمز کامرون برای اینکه ایده چشمها را داده وحشتناک است، شما برای اینکه از این چیز خوشتان آمده وحشتناک هستید… اینها اکثرا بازخوردهای مردمی در اولین نگاه به پیش نمایش بوده است. نکته اینجاست که مردم این فیلم و کل سری کامیکی که این فیلم از آن الهام گرفته شده را به قساوت مورد قضاوت قرار دادهاند که باعث شده طرفداران قدیمی این کامیک برای جلوگیری از آسیبهای آتی دست به کار شوند.
ادامه دارد…
کاملا چرتو پرت بود همه ی این فیلم ها که گفتند به شکل باورنکردنی ای بی نقص هستند و این اشکالاتی که گرفتید اصلا درست نیستند
هنوز بچه ای برای درک اینا خانووومم