چرا انسان های خوب، کارهای بد انجام میدهند؟
بروز رفتارهایی که بهطور غیرمعمول «بد» تلقی میشوند، ممکن است دلایل متعددی داشته باشد، ازجمله کمبود خودآگاهی. رفتارهای بد لزوماً هویت واقعی یک انسان را تعریف نمیکنند و خوب بودن او را زیر سوال نمیبرند.
ماهیت انسان، بر پایه نقص و ناتمامی است. همهی افراد با چالشهای خاص خود روبهرو هستند، اشتباه میکنند، گاهی قضاوت نادرستی دارند یا حرفهایی میزنند که بعداً از آن پشیمان میشوند. این لحظات، شما را از یک انسان خوب به یک آدم بد تبدیل نمیکند، بلکه صرفاً شما را یک انسان معمولی نشان میدهد.
تلقیشدن بهعنوان انسان «خوب» یا «بد» معمولاً ناشی از برداشت دیگران از الگوهای رفتاری و ویژگیهای شخصیتی بلندمدت شماست. اگر معمولاً با مهربانی، دلسوزی و انصاف رفتار کنید، احتمالاً بهعنوان فردی «خوب» شناخته میشوید.
اما «خوببودن» به این معنا نیست که فرد هرگز نمیتواند یا نمیخواهد کار بدی انجام دهد. درک اینکه چرا انسان های خوب ممکن است دست به رفتارهای بد بزنند، منجر به پرورش صفات انسانی والایی مانند همدلی و دلسوزی در شما میشود.
چه چیزی باعث میشود انسان های خوب، کارهای بد انجام دهند؟

1. تجربههای تلخ گذشته و رویدادهای ناگوار زندگی
گذشته، تأثیر شگرفی بر رفتارهای امروز ما دارد، حتی اگر خودمان از آن آگاه نباشیم. دکتر راد میچل، روانشناس اهل کلگری کانادا، میگوید: افراد خوب ممکن است در اثر فعالشدن زخمهای درماننشده گذشته، دست به اعمال مضر بزنند. این زخمها مانند سایهای از گذشته میتوانند بهطور موقت مهربانی ذاتی انسان را تحتالشعاع قرار دهند.
تروما و رویدادهای منفی زندگی، اثرات متفاوتی بر افراد میگذارند و برای برخی، این تأثیرات میتواند منجر به تصمیمات نادرست شود.
برای مثال، تروماهای دوران کودکی ممکن است در بزرگسالی به وابستگی ناایمن منجر شود که میتواند موجب جستجوی تأیید و حتی ارتباطات آنلاین خارج از چارچوب رابطه شود.
یا فردی که در گذشته گرسنگی کشیده، ممکن است برای احتکار غذا از فروشگاهها دزدی کند.
در هر دو حالت، نیت آسیبرساندن به دیگران وجود ندارد. این رفتارها ریشه در تجربهها و احساسات حلنشده گذشته دارند.
2. حالت بقا (Survival Mode)
قرارگرفتن در حالت بقا، یعنی زمانی که حس میکنید در تنگنا گیر افتادهاید، یکی دیگر از دلایل رفتارهای بد توسط انسان های خوب است.
دکتر دیوید تان، روانپزشک کودک از نیوزیلند، توضیح میدهد: وقتی کسی شغلش را از دست میدهد و با مشکلات مالی شدید مواجه میشود، ممکن است فشار برای تأمین خانواده باعث شود دست به انتخابهای غیراخلاقی مانند تقلب یا دزدی بزند.
3. نیاز به تعلق
انسانها ذاتاً موجوداتی اجتماعی هستند و بقای آنها در طول تاریخ به همکاری گروهی وابسته بوده است. بنابراین، تمایل به احساس تعلق در میان اطرافیان، امری طبیعی است.
لینزی تانگ، مددکار اجتماعی دارای مجوز در کالیفرنیا، میگوید: یکی از دلایل رفتار نادرست افراد خوب، فشار اجتماعی یا تأثیرپذیری از اطرافیان است. میل ذاتی به پذیرفتهشدن میتواند موجب شود فرد برخلاف قضاوت درست خود عمل کند.
این رفتار بدبودن فرد را ثابت نمیکند، بلکه نشان میدهد چگونه عوامل بیرونی میتوانند حتی افراد با نیتهای خوب را تحت تأثیر قرار دهند.
4. فقدان خودآگاهی
خودآگاهی به معنی شناخت لحظهای از احساسات خود و جایگاهتان در محیط اطراف است. طبق گفته تانگ، نبود خودآگاهی نیز دلیل دیگری برای رفتار نادر افراد خوب است.
وقتی کسی با احساسات یا ارزشهای خود در ارتباط نیست، ممکن است ناخواسته برخلاف باورهایش عمل کند. این مسئله میتواند در شرایط استرس یا فشار روانی رخ دهد، زمانی که فرد فرصتی برای تأمل در رفتار خود ندارد.
مثلاً در یک مشاجره، ممکن است فرد بهجای پذیرش احساسات خود، آنها را بهصورت کلامی به دیگران منتقل کند.
5. خیر بزرگتر (The Greater Good)
عبارت «هدف وسیله را توجیه میکند» از آثار نیکولو ماکیاولی فیلسوف ایتالیایی گرفته شده است. این دیدگاه میگوید نتیجه مثبت، هر اقدام منفی را توجیه میکند.
میچل میگوید حس کنترل، یکی دیگر از دلایل رفتارهای بد افراد خوب است: گاهی افراد خوب دست به اقداماتی میزنند که تصور میکنند برای خیر جمعی است، در حالی که متوجه پیامدهای مضر آن نیستند. این خطا ناشی از اغراق در توانایی پیشبینی نتایج است.»
بهعنوان مثال میتوان به تخریب اموال عمومی بهمنظور جلب توجه به بحرانهایی مانند تغییرات اقلیمی اشاره کرد.
۶. عدالت گمراهکننده (Misguided Justice)
وقتی احساس میکنید به شما ظلم شده، ممکن است انتقام گرفتن را توجیهپذیر بدانید: من شروع نکردم، فقط پاسخ دادم.
تان میگوید: گاهی ما اعمال بدی انجام میدهیم چون آن را به اشتباه نوعی عدالت میدانیم، مثل زمانی که فردی بهخاطر خیانت شریک زندگیاش، خودش هم خیانت میکند.
۷. اختلالات روانی
برخی اختلالات روانی میتوانند دیدگاه فرد به دنیا و نحوه تعامل او با دیگران را تغییر دهند. برای مثال، اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) با همدلی پایین همراه است، یعنی ناتوانی در درک احساسات و افکار دیگران.
تان میگوید: برخی افراد با اختلالات خاص شخصیتی ممکن است گرایش بیشتری به این نوع تفکر داشته باشند، اما این موضوع لزوماً آنها را بد نمیکند.
اختلالات دیگری مانند افسردگی شدید یا اضطراب نیز میتوانند باعث تغییراتی در رفتار شوند که از سوی دیگران منفی تلقی شوند؛ مثلاً خوابماندن و بیتوجهی به مسئولیتها در افسردگی اساسی، ممکن است رفتاری بد بهنظر برسد.
درک نیکی و بدی

وقتی کسی که همیشه بهعنوان «فردی خوب» میشناختید، کار نادرستی انجام دهد، ممکن است دیدگاه شما نسبت به او بهشدت تغییر کند.
چون فقط جنبه مثبت او را دیدهاید، دانستن اینکه کار منفی انجام داده ممکن است باعث شود به شناخت خودتان از او شک کنید.
اما انجام یک کار بد، الزاماً انسان خوب را بد نمیکند. این موضوع همیشه ناشی از یک ذات پنهان یا نیت شرورانه نیست و اغلب نشاندهنده درگیریهای درونی است.
تان توضیح میدهد: فکر نمیکنم کسی ذاتاً بد باشد، اما اغلب مردم میتوانند رفتار بد از خود نشان دهند. انسانها پیچیدهاند و همه ما قادر به انجام کار اشتباه هستیم، گاهی به دلایل درست. البته برعکسش هم صادق است: گاهی کار درست را به دلایل اشتباه انجام میدهیم.
ویژگیهای نیکی انسانی
اینکه چه ویژگیهایی نشاندهنده نیکی هستند، هنوز مورد بحث است. زیرا مفاهیم «خوب» و «بد» اغلب وابسته به درک فردی هستند.
با این حال، تانگ، میچل و تان همگی بر این باورند که مهربانی، دلسوزی و همدلی در صدر ویژگیهای نیکی انسانی قرار دارند.
این خصوصیات در کنار ویژگیهایی مانند شجاعت و اختیار فردی، الگوهای رفتاری پایدار مرتبط با «نیکی» را شکل میدهند.
میچل میگوید: این افراد با درک و مهربانی، روابط مثبتی ایجاد میکنند. آنها نهتنها از آسیبرساندن به دیگران اجتناب میکنند، بلکه برای حمایت و ارتقای دیگران تلاش میکنند. این نگاه به نیکی، مبتنی بر مشارکت فعال در سلامت و خوشبختی جامعه است.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته میشود.