همه برای پیشرفت به یک شریک نیاز ندارند – نکاتی برای شاد بودن در تنهایی
برای قرنهای متمادی، تنهایی دو شخص معنایی نداشت و زوج بودن برای بقا و شکوفایی ضروری بود. خوشبختانه، زمان به طور قابل توجهی تغییر کردهاست و در حال حاضر برای داشتن یک زندگی رضایت بخش حتما نیازی به زوج شدن یا ازدواج نیست. با این حال بسیاری از مردم تعجب میکنند که چگونه میتوان در تنهایی شاد بود. دلایل زیادی وجود دارد که افراد ترجیح میدهند در روابط زوجی قرار نگیرند، چه در واکنش به تجربه منفی گذشته یا صرفاً مربوط به ترجیحات شخصی باشد. اینها شامل موارد زیر میباشد:
- شما به تازگی از یک رابطه بلندمدت خارج شدهاید و میخواهید هویت خود را به عنوان یک فرد خارج از رابطه پیدا کنید.
- شما در گذشته در یک رابطه وابسته، سوء استفادهگرانه یا به طور کلی ناسالم بودید و همچنان آثار آن رابطه در شما ماندهاست و آمادگی ورود به رابطه دیگر را ندارید.
- شما به سادگی از زمان تنهایی خود لذت میبرید و نمیخواهید آن را با شخص دیگری به اشتراک بگذارید.
- شما ترجیح میدهید انرژی خود را روی کار، شغل و زمانی که با دوستان خود میگذرانید، متمرکز کنید.
- تمایلات جنسی یا عاشقانه ندارید و ممکن است لزوماً نیازی به یک رابطه برای تجربه رضایت احساسی نداشته باشید.
یک مطالعه تحقیقاتی اخیر نشان داد که تقریباً نیمی از افراد مجرد امروزه ترجیح میدهند در رابطه نباشند. اگر شما بخشی از این جمعیت هستید، در اینجا چند نکته مفید در مورد چگونگی پرورش بهترین خود و شاد بودن به تنهایی آورده شدهاست پس با ما همراه باشید.
نکاتی برای شاد بودن در تنهایی:
روی روابط افلاطونی و عمیق خود سرمایه گذاری کنید
حتی اگر هوس همراهی با یک شریک عاشقانه را ندارید، ایجاد ارتباطات اجتماعی و عضویت در یک اجتماع بخش مهمی از حفظ سلامت روان شما و داشتن زندگی طولانی و رضایت بخش است. به همین دلیل است که برای پرورش شادی به تنهایی، سرمایهگذاری بر روی دوستیهای افلاطونی خود از جمله دوستان و اعضای خانواده، حیاتی است و این شامل حیوانات خانگی نیز میشود. در برنامه خود زمانی را برای تماس و دیدن افرادی که برای شما مهم هستند، بگذارید. یک تماس تلفنی میتواند رابطه شما را با آنها تقویت کند.
اهدافی را تعیین و برنامه ریزی کنید
داشتن یک شریک برای افزایش ثروت مالی، خرید خانه، تعیین اهداف یا ایجاد یک حساب بازنشستگی غیرضروری است. شما باید برای ساختن زندگی مورد نظر خود برنامه ریزی کنید. به همین دلیل است که استراتژی اهداف ماهانه، فصلی و سالانه به شما کمک میکند که اعتماد به نفستان بیشتر شود.
دستاوردها، درسهایی که آموختید، کارهایی که خوب انجام دادهاید، کارهایی که به خوبی انجام ندادهاید و چیزهایی که مانع دستیابی به اهداف قبلی شما شدهاند را فهرست کنید و از خود این سوالات را بپرسید:
- آیا آن اهداف واقعاً برای شما مهم بودهاست و یا چیزهایی بودند که فکر میکردید میخواهید، اما معلوم شد که چندان مهم نیستند؟
- از انجام چه کارهایی به تنهایی یا با دیگران لذت میبردید؟
- چه چیزی به شما انرژی میدهد؟
- چه چیزی انرژی شما را میگیرد؟
با فهرستی واضح از سال گذشته، برنامهی جدید خود را برای سال پیش رو بنویسید و مراقب چیزهایی که قبلاً شما را از مسیر خارج کردهاست، باشید. آرزوهای بزرگ داشته باشید و کارهای بزرگ انجام دهید.
سرگرمیهای موردعلاقتان را پرورش دهید
بخشی از یک رابطه، سرمایه گذاری قابل توجهی در زمان، انرژی و احساسات شماست. بنابراین وقتی آن شخص را ندارید که روزها و فضای ذهنی شما را پر کند، زمان بیشتری برای نیازها و علایق خود خواهید داشت. با این حال، اگر فعالانه فعالیتها و سرگرمیهایی را انتخاب نکنید که به شما شادی میدهد، ممکن است در نهایت احساس تنهایی، افسردگی یا بیهدفی کنید. این سرگرمیها میتواند اسکیت سواری، قلاب بافی، آشپزی، نقاشی و نوشتن باشد. یک دنیای کامل از کارهایی که میتوانید انجام دهید وجود دارد که علاقه شما را برمیانگیزد.
همکاری برای یک دلیل بزرگتر که به شما انگیزه میدهد
در حالی که بسیاری از مردم در حمایت از دیگران یا فرزندان خود معنا پیدا میکنند، شما میتوانید به بشریت کمک کنید و از ایجاد تغییر در جهان احساس خوبی داشته باشید.
برای انجام این کار، با سازمانهایی همکاری کنید که با دلایلی که برای شما و ارزشهایتان معنادار هستند، هماهنگ باشند. صرف وقت و مهارتهای خود به صورت داوطلبانه یا یافتن راههای خلاقانه برای ترویج تغییری که میخواهید ببینید، میتواند کمک زیادی به حمایت از دیگران، جهان و خوشحال نگه داشتن شما کند.
مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید
همه باید مراقبت از خود را در اولویت قرار دهیم. گاهی اوقات مراقبت از خود به سادگی دوش گرفتن، غذا خوردن یا مرتب کردن رختخواب است. این سرمایه گذاریها کوچک و در عین حال قدرتمند هستند و به شما احساس رضایت از خود و زندگی را میدهند. دوست و تشویق کننده خود باشید و تمام موفقیتهایتان را جشن بگیرید، حتی کوچکترینها را.
نظرات خود را در مورد این مقاله با ما به اشتراک بگذارید. شما چه راه حلی برای لذت بردن از تنهایی دارید؟
انسان سالم که دچار اضطراب و افسردگی یا مشکلات دیگه نیست و شرایط محیطی اسیب رسان نداره، با در رابطه نبودن اگر خیلی طولانی نباشه مشکلی براش پیش نمیاد، اینکه افراد مجرد امروزه ترجیح میدهند در رابطه نباشند در حوزه جامعه شناسی بر اساس منطقه و در چارچوب روانشناسی بصورت فردی جای بحث داره، ولی جالبه اگه بدونین از نظر روانشناسی خیلی کمتر از پنج درصد جمعیت جهان سالم و بدون بیماری روانی یا اختلال شخصیت هستن! عجیب یا باور نکردنیه؟ ولی واقعیه! اگه جسارت نباشه مقاله نکات درست و غلط داره ولی در کل نسبت به ترکیب و نتیجش نظر جالبی ندارم، ضمن اینکه بد نیست اگه این دوستان تست MMPI یا حداقل سمپتوم های اختلال شخصیت منزوی و اختلال شخصیت دوری گزین رو طبق DSM5 چک کنن و یادشون باشه انسان موجودی اجتماعیه و انزوا طلبی حتما رفتار روانی سالمی نیست!
بله انسان طبیعتا موجود اجتماعیه ولی اگر کمی به متن مقاله توجه کنین، متوجه میشین که انسان ها را تشویق به تنها بودن نمیکنه بلکه داره میگه اگر به هر دلیلی تنها هستید میتونید از این تنهایی هم لذت ببرید و نیاز نیست ادم خودشو به آب و اتیش بزنه که تنها نباشه. برای پیشرفت نیازی نیست که حتما یک شریکی داشته باشین. همین :))
از نظر روانی اجتماعی انسانی که رشد عقلیش کامل شده و بیماری یا اختلال شخصیت خاصی نداره که البته متاسفانه نادر هست حتما وارد رابطه میشه ازدواج یا هر نوعی و حتما تولید مثل میکنه! کسی که یکی از این دو رو نمیخواد منهای مشکلات پزشکی حتما اسیب روانی سنگین داره! مثلا اختلال شخصیت دوری گزین یا منزوی تفاوت دارن بسیار دیدم افراد منزوی که حتی رابطه هم نمیخواستن و در انزوای خودشون در یک دنیای ذهنی خیالی، بسیار هم به نظر خودشون شاد بودن! ولی نمیدونستن که کاملا در کودکی استاپ شده بودن و با مثلا چهل سال سن و اختلال شخصیت فوق الذکر و افسردگی یه مکانیزم دفاعی روانی از کودکی در وجودشون فعال بود که تمام جنبه های احساسی روانیشون غیرفعال شده بود!
خیلی ممنونم 💚
خواهش میکنم