گفتگو با کودکان درباره مرگ: چرا و چگونه باید این موضوع را به درستی مطرح کنیم؟
نوع صحبتکردن ما با کودکان در زمانی که کسی از دست میرود میتواند به آنها کمک کند تا این فقدان را بهتر پردازش کنند و در کل راحتتر با موضوع مرگ روبرو شوند.
والدین با کودکان خود بسیاری از مکالمات دشوار را انجام میدهند. ما به کودکان خود توضیح میدهیم که چرا مهم است که اسباببازیهایشان را به اشتراک بگذارند یا با دانشآموزان ابتدایی درباره احساساتشان بعد از باخت در یک بازی صحبت میکنیم. بعضی از این گفتگوها سختتر از بقیه هستند، مثل توضیحدادن اینکه چرا دیگر مادر و پدر در یک خانه زندگی نمیکنند. اما یکی از سختترین و در عین حال ضروریترین گفتگوها، صحبت درباره مرگ، اندوه و فقدان است.
این گفتگوها بسیار مهم هستند چون به کودکان کمک میکنند تا احساسات دشوار مرتبط با فقدان را درک کرده و پردازش کنند؛ مهارتهایی که آنها تا پایان عمرشان از آنها استفاده خواهند کرد. آنجاییکه این گفتگوها بسیار مهم هستند، بسیاری از والدین آنها را ترسناک و دشوار مییابند. خبر خوب این است که والدین میتوانند مهارتهای لازم برای انجام این گفتگوها با اعتمادبهنفس را یاد بگیرند.
مراقبت از خودتان به عنوان اولویت اول
بعد از یک فقدان، ما باید احساسات خود را مدیریت کرده و محیطی حمایتی برای واکنشهای احساسی کودکان فراهم کنیم.
بهعنوان یک والد، ممکن است احساس کنید که باید نیازهای احساسی کودک خود را قبل از خودتان برطرف کنید که واکنشی کاملاً طبیعی است. در واقع، بسیاری از والدین گزارش میدهند که احساس میکنند مسئولیت محافظت از کودکانشان در برابر فقدان را دارند که اغلب منجر به نادیدهگرفتن روند سوگواری خودشان میشود.
اما شما اول باید برای فکرکردن به اینکه چه نیازی دارید و چگونه باید این نیازها را برطرف کنید، وقت بگذارید تا خودتان را در مرکز توجه قرار دهید. این امر نهتنها برای پردازش سوگ خودتان ضروری است، بلکه شما را برای انجام گفتگوهای معنادار درباره فقدان با کودکانتان آماده میکند. این موضوع میتواند به معنی تکیه بر سیستم حمایتی خانواده و دوستان شما باشد یا ممکن است به این معنی باشد که به دنبال لحظات خلوت و تنهابودن برای پردازش احساسات سوگ خود باشید.

علاوه بر فراهمآوردن فضای لازم برای پردازش و تأمل در مورد فقدان، این لحظات به شما زمان لازم برای برنامهریزی مراحل بعدی زندگی را میدهند؛ ویژه در صورتیکه فرد فوتشده نقشی مهم در زندگی روزمره شما ایفا میکرد. برای مثال، ممکن است نیاز داشته باشید که برنامهریزی کنید که چه کسی باید کودکان را از تمرین فوتبال شبهای پنجشنبه به خانه ببرد یا چه کسی باید در این سال میزبان مراسمهای خاص باشد.
کارشناسان این فرآیند را به گذاشتن ماسک اکسیژن خودتان قبل از کمک به دیگران تشبیه میکنند. وقتگذاشتن برای پردازش مرگ یک عزیز مانند گذاشتن ماسک اکسیژن است؛ این کار به شما کمک میکند که احساس متعادلتری داشته باشید و برای گفتگوهای بعدی، بهویژه گفتگو با کودکانتان، آمادهتر باشید.
ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که شما فرصت مکثکردن نداشته باشید؛ در این وضعیت، به خودتان یادآوری کنید که گفتگوها لزوماً نیازی به تکمیلکردن و صیقلدادن ندارند و میتوان آنها را به دفعات بازنگری کرد و ادامه داد. چیزی که در این شرایط کودکتان به آن نیاز دارد، شما هستید، که در کنار آنها باشید.
چگونه به گفتگوهای مربوط به مرگ نزدیک شویم؟
1. درک کنید که کودکان تا چه حد مرگ و اندوه را میفهمد
مهم است که این گفتگوها را با توجه به اینکه کودک شما چه چیزی از مرگ میداند و چه چیزی نمیداند، شروع کنید. بسیاری از والدین توانایی درک مرگ توسط کودکان را دست کم میگیرند. کودکان یک ساله ممکن است واکنشی به فقدان و مرگ نشان دهند، اما درک آنها از مرگ با کودکان بزرگتر تفاوت زیادی دارد. تحقیقات نشان میدهند که تا سن هشت سالگی، کودکان میفهمند که مرگ پایان است.
در هنگام تفکر درباره نحوه برخورد با کودک خود، تجربههای قبلی او با مرگ و فقدان را در نظر بگیرید. آیا او قبلاً با چنین تجربههایی روبرو شده است؟ آیا به نظر میرسید که او درک میکند که چه اتفاقی افتاده است؟ اگر نمیدانید کودک شما از قبل چه میداند، میتوانید از او سوالات سادهای بپرسید تا قبل از اینکه گفتگو را شروع کنید، میزان درک او از این مفاهیم را بسنجید. بهطور جایگزین، میتوانید توضیحاتی درباره مرگ را در حین توضیح حادثه خاص وارد کنید.
قبل از وقوع مرگ:
2. از کنجکاوی کودک خود استفاده کنید
اکثر کودکان گاهی به موضوع مرگ علاقه نشان میدهند. برای مثال، ممکن است کودک از شما بپرسد که سوسک مردهای که پیدا کرده کجاست یا آیا سگشان که مرده به بهشت رفته است یا خیر. این لحظات فرصتهای طبیعی برای والدین فراهم میآورند تا با کودکانشان در مورد مرگ صحبت کنند. با استفاده از این فرصت برای صحبت درباره چیزی که کودک شما به آن علاقهمند است و ارائه اطلاعات دقیق در این باره (مثلاً چرخه زندگی یک سوسک) میتوانید موضوع مرگ را به روشی غیرترسناک توضیح دهید.
3. کم صحبت کنید؛ بارها صحبت کنید
گفتگو درباره مرگ نیازی به یک مکالمه جدی و طولانی ندارد. در واقع، بهترین نوع گفتگوها ممکن است همانهایی باشند که به صورت غیررسمی و کوتاه انجام میشوند. وقتی در مورد این موضوع فقط با بارهای احساسی سنگین صحبت میکنید، کودکان به سرعت این پیام را دریافت میکنند که مرگ موضوعی ترسناک و جدی است که باید از آن اجتناب کرد. بهجای آن، سعی کنید این موضوع را به طور مکرر و در گفتگوهای کوتاه مطرح کنید. این کار با میزان توجه کودکان کوچکتر تطابق دارد و کمک میکند تا موضوع مرگ احساس تابو نکند.
زمانی که مرگ رخ میدهد یا نزدیک است:

4. واضح و شفاف باشید؛ کلمات پیچیده استفاده نکنید
یکی از رایجترین اشتباهات والدین هنگام صحبت با کودکان درباره مرگ این است که از واژههایی لطیفتر برای توضیح اتفاقات استفاده میکنند، مانند «مادربزرگ شما از دنیا رفت» یا «او در جای بهتری است».
این جملات از نظر احساسی راحتتر بیان میشوند، اما این نوع عبارات برای کودکان گیجکننده هستند و آنها ممکن است معنای واقعی این کلمات را درک نکنند. آنها ممکن است معنای این «جای بهتر» را اشتباه بفهمند و این میتواند برایشان استرسآور باشد که نمیدانند آنجا کجاست، آیا میتوانند به آنجا بروند، چرا مادربزرگ به دیدن آنها نیامده است و …
بهتر است که مرگ را به شکلی توضیح دهید که کودک شما بتواند آن را درک کند، مثلاً با گفتن اینکه وقتی ما خیلی پیر میشویم، بدن ما از کار میافتد، قلبمان نمیزند و دیگر نمیتوانیم زندگی کنیم.
5. به کودکان اجازه دهید که خودشان تصمیم بگیرند چقدر اطلاعات میخواهند و کی میخواهند درباره آن صحبت کنند
بر خلاف بزرگترها، کودکان کمتر تمایل دارند که یک مکالمه طولانی و رسمی درباره مرگ داشته باشند. حتی وقتی یک عزیز نزدیک از دست میرود، آنها ممکن است ترجیح دهند که درباره آن بشنوند، چند سوال بپرسند و سپس در عرض چند دقیقه به کاری دیگر مشغول شوند.
اگر این اتفاق افتاد، بهتر است که به ترجیحات کودک احترام بگذارید و مکالمه را تمام کنید و به آنها اجازه دهید که هر وقت خواستند، دوباره درباره آن صحبت کنند. شما میتوانید به آنها بگویید که هر زمان که بخواهند میتوانند درباره آن با شما صحبت کنند. آنها با سوالاتی که درباره مرگ میپرسند یا بازگشت موضوع به گفتگو، به شما نشان خواهند داد که میخواهند دوباره درباره آن صحبت کنند.
حساسیت به احساسات کودک:
6. تمام احساسات (یا عدم احساسات) کودک خود را بپذیرید
واکنشهای کودکان به مرگ ممکن است مانند بزرگترها نباشد، چون آنها هنوز مهارتهای لازم برای پردازش اطلاعات و ابراز احساسات را به طور کامل ندارند. بعضی از کودکان ممکن است در واکنش به مرگ احساسات زیادی نشان ندهند. برخی دیگر ممکن است احساسات شدید (حزن، ترس، خشم) را تجربه کنند. احساسات یک کودک نسبت به مرگ ممکن است در طول زمان نبز تغییر کند، همانطور که او فرآیند سوگواری را پردازش میکند.
بهتر است که به کودک خود این پیام را بدهید که هر احساسی که او تجربه میکند طبیعی و قابلدرک است، میتواند آن را با والدین خود به اشتراک بگذارد و این احساسات دائمی نیستند. احساسات کودکان میتوانند بسیار قدرتمند و خام باشند؛ با شناسایی این که احساسات آنها معتبر است و از آنها فاصله نمیگیرید، والدین میتوانند کمک کنند تا کودک احساس تنهایی نکند.
کودکان به احساسات بزرگترها اهمیت زیادی میدهند، بنابراین بخشی از واکنشهای آنها به مرگ ممکن است شامل نگرانی درباره بزرگترهایی باشد که در حال سوگواری هستند. به آنها اطمینان دهید که با وجود ناراحتی، حال شما بهزودی خوب میشود و کنارشان خواهید بود.
7. احساسات خود را از احساسات کودک خود جدا کنید
ممکن است در زمان سوگ، فراهمکردن تسکین برای کودک دشوار باشد. یکی از چالشهای رایج والدین در چنین شرایطی این است که به جای واکنش به آنچه کودک بیان میکند، به احساسات خود نسبت به فقدان پاسخ دهند.
برای انجام این کار، باید تمام تلاش خود را برای گوشدادن به کلمات کودک و توجه به رفتار او در مواجهه با فقدان به کار ببرید. هدف شما باید این باشد که فضایی امن ایجاد کنید که کودک بتواند احساسات و افکار خود را بیان کند. به یاد داشته باشید که واکنش کودک شما براساس تجربیات خود او، سن، تاریخچه رشد، شخصیت و ژنتیک اوست و از واکنش شما جدا است. همچنین اطمینان حاصل کنید که شما حمایت لازم را برای خودتان دارید تا بتوانید به درستی به این فقدان واکنش نشان دهید.
8. ارائه استراتژیهای مقابلهای
یکی از نکات مهمی که باید در مکالمات خود با کودک در مورد مرگ بیان کنید، معرفی روشهای مقابله با احساسات است. با توجه به اینکه احساسات شدید درباره مرگ میتوانند برای کودکان و بزرگترها طاقتفرسا باشند، پیونددادن گفتگوهای این احساسات با استراتژیهای مقابلهای این پیام را منتقل میکند که احساسات قوی قابلمدیریت هستند. والدین میتوانند با نشاندادن نحوه مقابله فعال با سوگ، این فرآیند را برای کودک مدلسازی کنند:
- من خیلی ناراحتم و اینکه با دوستانم درباره این موضوع صحبت کنم به من کمک میکند.
- یادآوری خاطرات خوب از شخص فوتشده به من کمک میکند تا با اینکه چقدر دلتنگش هستم، کنار بیایم.
- من حال خوبی ندارم، ولی با تکیه بر حمایت خانوادهام، از این مرحله عبور خواهم کرد.
والدین همچنین میتوانند از کودک خود بپرسند که چه چیزی به او کمک میکند تا با احساسات غم یا فقدانش کنار بیاید و روشهایی برای کانالیزهکردن این احساسات پیشنهاد کنند.
در نهایت، والدین اینجا هستند تا به کودکان در تمام تجربیات زندگی کمک کنند. این بدان معنی نیست که همیشه تمام پاسخها را داشته باشند یا هرگز درگیر ترس، ناراحتی یا غرقشدن در احساسات نشوند — بلکه به این معناست که در هر حالتی همچنان بتوانند درباره مرگ با کودکانشان صحبت کنند. هیچ والدینی آرزو نمیکند که کودکشان مجبور به مواجهه با فقدان شود، اما کمک به کودک در این نوع رویداد زندگی فرصتی فراهم میآورد برای گفتگوهای معنادار در مورد مهمترین چیزهای زندگی — روابط، ارزشهایی که خانواده به آنها احترام میگذارد و حمایت از دیگران در زمانهای نیاز — فراهم میآورد. فراموش نکنید که گنجاندن این گفتگوها در زندگی روزمره باعث میشود که موضوع مرگ برای کودکان و بزرگترها راحتتر و طبیعیتر شود.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته میشود.