در مغزهای کوچک زنگزده چه می گذرد؟ (نقد و بررسی)
بدون شک شما نیز قبول دارید که در سالهای اخیر، تعداد فیلمهای فاخر سینمای ایران بهطور چشمگیری کاهشیافته و یا به دلیل افزایش عناوین منتشرشده، کمتر شاهد یک فیلم ناب و عمیق هستیم. یکی از فیلمهایی که بهتازگی بر پرده نقرهای سینماهای کشور نقش بسته و تحسین منتقدان و تماشاگران را به همراه داشته است، فیلم سینمایی مغزهای کوچک زنگزده ، اثر هومن سیدی و به تهیهکنندگی سعید سعدی است.
بازیگران این اثر، گردآوری دقیقی از برترینهای ایران، به نسبت نقش محوله هستند و ازجمله بازیگران این فیلم میتوان به نوید محمد زاده و فرهاد اصلانی که در نقش دو برادر هستند، اشاره کرد. مغزهای کوچک زنگزده محصول سال ۱۳۹۶، کاندیدای یازده جایزه از جشنواره فیلم فجر و برنده چهار جایزه ازجمله سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه شد. این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را هم بهدست آورد. با این تفاسیر، این اثر موفق به کسب ۴ جایزه جشنواره شد. شایانذکر است که این فیلم در ۳ روز نخست اکران به رقم ۱ میلیارد فروش گیشه دستیافته و پسازآن تنها در کمتر از ۲ هفته، رقم بالای ۳ میلیارد تومان را به نام خود ثبت نمود.
اکران رسمی و عمومی مغزهای کوچک زنگزده ، از تاریخ ۴ مهرماه آغاز گشته و شاید برخلاف نقد سنگین برخی از صاحبنظران و منتقدانی که به دنبال نمایش و مطرح نمودن خود با نقدهای سنگین و تیپیکال هستند، شاهد اثری متمرکز، سریع، هوشمندانه و خلاق هستیم که از ذهنیت تماشاگر برای رسیدن به اهداف خود استفاده خواهد کرد. پیشنهاد میکنیم که بهجای خندههای بلند و طولانی در بخشهایی که داستان کمی طنزناک به نظر میرسد، با دقت بیشتری به دیالوگهای بازیگران توجه نمایید. مغزهای کوچک زنگزده فیلمی است که برای درک کامل میبایست از تمام حواس پنجگانه خود استفاده نمایید؛ سرعتبالای دوربین و ردوبدل دیالوگها، که حتی تا یک سوم اولیه فیلم نیز به همین روال ادامه دارد، تماشاگر را مجبور به پردازش و نتیجهگیری سریع خواهد کرد.
3 برادر، در منطقهای دورافتاده از حلبیآبادها، با احداث یک آشپزخانه (مرکز تولید مواد مخدر) قوانین “پدرخواندهای” خود را به نمایش میگذارند که البته این بار شاهد پدرخواندهای با رویکردهای پایینشهری، سنتی، کمی متغیر ازنظر رفتاری و پولدار اما در خاک هستیم. فرهاد اصلانی بهعنوان برادر بزرگتر، ریاست کسبوکار تولید مخدر را بهگونهای سرسختانه بر عهده دارد؛ بهطوریکه در زمان ورود یک افسر پلیس بهمنظور ردیابی یک خودروی سرقتی، این پیام به وی منتقل میگردد که محله از دستت خارجشده است! همین یک جمله کافی است تا به عمق ماهیت قدرت وی پی برده و ادامه فیلم را در دستگیرید.
نوید محمد زاده باوجود دستان منقبضشده در کنار بدن، استفاده از یک دندان مصنوعی و رفتارهایی که گاها عجیب به نظر رسیده و ریشه در ترسی از روی مهربانی دارد، به تماشاگر معرفی میگردد. فرهاد اصلانی به خوبی میداند که باوجود پدری منفعل، بهطور کامل گردش اتفاقات آشپزخانه و منزل پدری خود را بر عهده داشته و برای این منظور به هیچکس تکیه نکرده است. یکی از غافلگیریهای این فیلم، پرورش کودکان برای آینده کاری فرهاد اصلانی در نقش شکور است. شکور بیرحم، رذل و شارلاتان است بهطوریکه حتی نزدیکترین افرادی که برای او کار میکنند نیز توان دور زدن آن را نخواهند شد. هرچند که در اواخر فیلم، شاهد تغییر رفتار او بنا بر دلایلی هستیم، اما این چیزی از چهره خاکستری وی در ذهن بیننده کم نخواهد کرد.
شخصیت دیگری به اسم شهره نیز در این فیلم حضور دارد که تنها به دلیل کار کردن در یک آرایشگاه پایینشهر، شکافی فرهنگی بین خود و خانوادهاش انداخته است که پس از مدتی این شکاف کار دست وی داده و پروسه فیلم برای مدتی بر پاشنهی شهره میچرخد. یکی از ویژگیهایی که بر فیلم مغزهای کوچک زنگزده خوب قالب شده است، حتی بیشتر از “ابد و یک روز”، جنبه واقعگرایانه آن است؛ دیگر لزومی ندارد که به حلبیآباد پایینشهر سفر کنید، قاب زندگی این قشر از مردم را بافاصله بسیار حتی از قشر متوسط شهرنشین، به عینه خواهید دید؛ جایی که حتی ورود یک پلیس مسلح هم بدون پشتیبانی ترسناک بوده و هومن سیدی حتی از خیر نمایش این میزان از خطر هم نگذشته است. مغزهای کوچک زنگزده ، شاید وامدار فیلمهایی با این موضوع باشد، اما بهوضوح یک اثر مستقل بوده و آرایش اثر بهعنوان محصولی غیر کپی، کاملاً حفظشده است.
کولاژهایی در این اثر دیده میشود که شاید بهجای نقد وامدار آن، بهتر است تا به خود اثر و سختکوشی بازیگران متمرکز شویم. نوید محمد زاده که به خوبی از پس کاراکتر عصبی با رفتارهایی ناهمگون در آثار پیشین خود نیز برآمده است، این بار در کنار شکور بهعنوان بزرگتر، به دنبال نشان دادن تواناییهایی است که در جدی گرفتن شخصیت وی مؤثر باشد؛ هرچند که این تلاشها به دلیل کارنامه منفی وی با شکست روبرو میشود، اما کارگردان با استعمال “چسب” توسط وی، به خوبی نشان میدهد که شخصیت شاهین (نوید محمد زاده) کاملاً متزلزل بوده و حتی برای سلامتی خود نیز ارزشی قائل نبوده و کمی شل مغز میزند!
شخصیت شهره، میتواند مانند شخصیت سمیه در فیلم ابد و یک روز تلقی شود که البته چندان هم بیراه نیست؛ با این تفاوت که تمایل شهره به سمت زندگی خارج از محدوده بوده و با کنترل برخی از قوانینی که برایش وضعشده است، به مسیر خود ادامه میدهد. شاید تنها نقطه ضعف گیجکننده اثر جدید هومن سیدی را بتوان در فیلمی که از خواهر این برادران منتشرشده است دانست؛ هرچند که این فیلم برای شخصیتهای تعریفشده در فیلم خانمانسوز است، اما حتی اگر یک فمینیست هم نباشید، از اجرای حکم عجیب این برادران برای چنین خلاف سادهای شوکه خواهید شد. شهروز نیز بهعنوان کوچکترین برادر، باوجود نقشنمایشی نه چندان زیاد، اما قسمتی از تصمیمگیری مهم داستان را بهدست گرفته و شاید باکارهای کاملاً غیرمتعارف و بیرحمانه خود، اعصاب تماشاگران را خورد نماید.
تمام سعی خود را کردیم که بدون تعریف کردن فیلم، تنها جزئیات کلیدی را به نگارش درآوریم و پیشنهاد میکنیم که باانرژی و زمان کافی، جذابترین اثر هومن سیدی را از دست ندهید؛ همچنین امیدواریم که فیلم سینمایی مغزهای کوچک زنگزده ، نقطه اوج این کارگردان نباشد و بازهم شاهد ارائه آثاری حتی بهتر از ایشان باشیم. ترکیب هومن سیدی، نوید محمد زاده، فرهاد اصلانی و پیمان شادمان فر بهعنوان مدیر فیلمبرداری، سطح انتظارات ما برای آثار بعدی را حسابی بالابرده است!
عالی 💣💣💣💣💣
هر فیلمی که نوید محمد زاده توش باشه عالیهههه
دقیقا