چرا مردان کمتر در مورد احساسات خود صحبت می کنند؟
برخی افراد به اشتباه معتقدند که مردان احساساتی ندارند یا احساساتی را به اندازه زنان تجربه نمیکنند. با این حال اینطور نیست: همه ما طیف گستردهای از احساسات را تجربه میکنیم و مهم است که در مورد آنها صحبت کنیم. گفته میشود مردان کمتر احتمال دارد که در مورد احساسات خود صحبت کنند. اولین دلیل این است که جامعه آنها را تشویق نمیکند تا در احساسات خود غوطه ور بشوند و بخواهند آن را بیان کنند.
علاوه بر این، مردان زمانی که احساسات دشواری را تجربه میکنند، تمایل دارند این احساست را از بین ببرند زیرا راه حلی فوری برای آن نمیبینند. در نهایت آنها موانع متعددی را بر سر راه خود میبینند: آنها باید مشکلی را ببینند، آن را بپذیرند و راه حل جدیدی برای آن پیدا کنند.
یک تصور غلط رایج وجود دارد که مردان احساساتی ندارند یا حداقل احساسات آنها به اندازه زنان نیست. در واقعیت همه ما طیف وسیعی از احساسات را تجربه میکنیم. ما احساس شادی، غم، عصبانیت، ناامیدی، دلشکستگی، ترس و خیانت میکنیم و این لیست ادامه دارد. با این حال مردها معمولا کمتر در مورد این احساسات صحبت میکنند که این سوال را ایجاد میکند: “چرا؟”
چرا مردان کمتر در مورد احساسات خود صحبت میکنند:
1. آنها تشویق نمیشوند تا جنبه حساس خود را ببینند
مردان اغلب تشویق نمیشوند در مورد احساسات خود صحبت کنند. علاوه بر این مردان معمولا تمایل دارند از گفتگوهای حساس و آسیب پذیر اجتناب کنند. از طرفی، مردان در مورد احساساتشان کمتر از نظر اجتماعی حمایت میشوند. به پسرهای کوچک فضای کمتری برای کاوش و به اشتراک گذاشتن احساساتشان داده میشود بنابراین آنها بزرگ میشوند و این مهارت را یاد نمیگیرند (مهارتی برای گفتگو و هدایت احساساتشان).
از سوی دیگر بحث در مورد مسائل حساس برای مردان سخت است. این مسائل میتواند رابطه جنسی و یا عشق باشد. در صورتی که فرد موضوع را نادیده بگیرد، میتواند فشار روی خود را کم کند. بنابراین تمایل کمتری به فرو رفتن در دنیای احساسات خود دارد.
2. مردان تمایل دارند مسائل را پاک کنند
مردان نیز به جای رویارویی با احساسات دشوار بیشتر روی راه حل متمرکز هستند و تمایل بیشتری به راه حل دارند. به طور کلی برای زنان بحث در مورد یک مشکل (بدون اشاره به راه حل) تسکین دهنده است و مشکل را برای آنها قابل کنترلتر میکند. مردان معمولاً افرادی هستند که در مورد یک مشکل میشنوند و با پاسخی برای رفع آن وارد عمل میشوند. اما وقتی صحبت از احساسات میشود در اکثر موارد پاسخی برای راه حل آن وجود ندارد و احساسات فقط برای تجربه و بیان است. بنابراین وقتی مردان با احساسی مواجه میشوند و هیچ راهحل فوری در آن نمیبینند، سعی میکنند آن را نادیده بگیرند.
3. با موانع متعددی برای بیان احساساتشان مواجه میشوند
در نهایت مردان باید چند مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارند تا بتوانند یک گفتگوی سازنده در مورد احساسات خود داشته باشند. ابتدا آنها باید بپذیرند که این یک مشکل است و در حال مبارزه با آن هستند. این به خودی خود به اندازه کافی برای آنها سخت است. دوم، آنها باید با صدای بلند اعتراف کنند که این یک مشکل است که حتی سختتر از اعتراف آن به خود است. سوم، آنها باید با شرم ناشی از آنقدر مرد نبودن مبارزه کنند تا بتوانند به تنهایی از پس آن برآیند. چهارم، آنها باید شیوه جدیدی از تفکر و برخورد با احساسات را بیاموزند به روشی که قبلاً مجبور نبودهاند و در کنار این موارد قضاوت اطرافیان هم در مورد احساسات آن مرد وجود دارد. همه این موارد دشوار است و مردان را به جهتی میکشاند که مشکل را نادیده بگیرند و امید به رفع آن داشته باشند.
نگه داشتن احساسات دشوار میتواند برای سلامتی شما مضر باشد. این کار میتواند منجر به استرس یا تشدید آن شود، باعث سردرد شود و حتی واکنش جنگ یا گریز سیستم عصبی سمپاتیک شما را فعال کند. تمام تلاش خود را بکنید تا هر آنچه را که احساس میکنید بپذیرید، آن احساسات را رها کنید و به جلو حرکت کنید. اگر در مرحلهای هستید که احساس میکنید به تنهایی نمیتوانید آن مشکل را حل کنید، میتوانید برای مواجه با احساسات خود و پذیرش آن از درمانگر کمک بگیرید.
1. آنها تشویق نمیشوند تا جای حساس خود را ببینند