چرا افراد نسبت به شما بیعلاقه میشوند؟ کاهش علاقه در روابط و راههای جلوگیری از آن
یکی از چالشهایی که بیشتر افراد خواه زن خواه مرد در طول دوران زندگی با آن روبهرو هستند، ایجاد ارتباطی سالم و مهمتر از آن حفظ این روابط میباشد. روابط متقابل با جنس مخالف شاید برجستهترین قسمت این دامنه از روابط باشد. یافتن فرد درست جهت ادامه زندگی و ایجاد علاقه میان طرفین تنها یک روی این سکه است، ماجرای اصلی اما آنجا آغاز میشود که این علاقه دچار تزلزل شده و یکی از طرفین با احساس کاهش علاقه از سوی دیگری روبهرو میشود. این یکی از بزرگترین مشکلات در جامعه امروز ما است که دامنگیر زوجها حتی پس از شروع زندگی مشترک میگردد. در این مطلب سعی شده به مشکل کاهش علاقه در روابط و چگونگی غلبه بر آن پرداخته شود.
این یک تجربه متداول برای اکثر افراد میباشد، شخصی را برای اولین بار میبینید در ظاهر همه چیز روبهراه است اما بعد از یک مدت کوتاه از تغییر حالات طرف مقابلتان و کاهش علاقه در روابط با او شگفتزده میشوید و این سوال در ذهنتان نقش میبندد که دقیقا چه اتفاقی افتاده است؟ کجای کار را اشتباه کردهاید؟ درست زمانیکه شما مشتاق گذراندن زمان بیشتری با طرف مقابلتان هستید، او نسبت به شما بیعلاقه شده است. اما مطلب مهم این است که باید بدانید شما تنها کسی نیستید که دچار چنین مشکلی شده است. در ادامه لیستی از کلیه دلایلی که افراد به صورت ناگهانی علاقهمندی خود را به طرف مقابلشان از دست میدهند و نیز پیشنهاداتی جهت پرهیز و جلوگیری از حادث شدن مجدد چنین وقایعی ارائه شده است.
یک: اعتماد به نفس پایین
یکی از متداولترین دلایل کاهش علاقه در روابط و اینکه افراد نسبت به طرف مقابل بیعلاقه میشوند، این است که هنگام ملاقات با وی شاهد نقصان و کمبود اعتماد به نفس در او هستند.
این مسئله را میتوان از زاویه دیگری نیز بررسی نمود، همه ما حداقل یک نفر را میشناسیم که شاید به لحاظ فیزیکی و ظاهری از جذابیت خاصی برخوردار نباشد اما سطح ارتباطات وی بسیار زیاد بوده و همواره با افراد مختلف در حال ملاقات است، دلیل این امر به این مسئله بازمیگردد که مشخصا وجود اعتماد به نفس در شخصیت یک فرد نقشی حیاتی در برقراری ارتباط با دیگران ایفا میکند. تزلزل در اعتماد به نفس طرف مقابل چیزی است که شاید در آغاز یک رابطه قابلمشاهده نباشد و همین به خوبی تشریح کننده این موضوع است که چطور دو نفر قبل از اینکه دچار تغییر احساسات نسبت به هم شود ،چندباری با هم بیرون میروند و قرار میگذارند.
حال در مورد این مشکل چه کار میتوانید انجام دهید؟ پیش از هر چیز باید اعتماد به نفستان را افزایش دهید. اعتماد به نفس ناشی از وجود احساس آرامش نسبت به خویشتن و همچنین داشتن برتری در زمینههایی خاص و ارزشمند است، از خودتان بپرسید در کدام قسمتهای زندگیتان خواهان پیشرفت هستید؟
اگر در وجود خودتان با احساس عدم امنیت روانی روبهرو میباشید، باید مشکلات خود را اولویتبندی نمایید تا بتوانید به وضعیت خود سروشکل دهید، اگر نسبت به شغلتان نگران هستید میتوانید در دورههای کارآموزی شرکت کرده که شما را به حرفهی مورد علاقهتان رهنمود مینمایند. همین تلاش و فعالیت هدفمند و در راستای اهداف مذکور به خودی خود موجب افزایش اعتماد به نفستان خواهد شد و اینگونه کارهای چالشی و خارج از کنترل را نیز به عهده خواهید گرفت.
دو: اهمیت دادن بیش از حد به داشتن رابطه
افرادی وجود دارند که مدام به دنبال ایجاد یک رابطه هستند، این افراد از تنهایی خود رنج میبرند و مشتاقانه به دنبال شخصی هستند که زندگی خود را با او شریک شوند. اینگونه افراد غالبا به همان سرعتی که با کسی دوست میشوند به همان سرعت از او دست میکشند، در مقابل اما افرادی با شخصیت تکاملیافته از تنهایی خود رضایت دارند و برای ایجاد احساس تکامل شخصیتی نیازی به شریک احساس نمیکنند.
در این مورد چه کار میتوانید انجام دهید؟ اگر شما جزو این دسته از افراد هستید که به این نتیجه رسیدهاند که برای باقی عمر میتوانند بهتنهایی زندگی کنند، زمانیکه دقیقا به این ایده رسیدید، این زمان مناسب برای شماست، یعنی زمانی که شما کاملا آماده ایجاد یک رابطه سالم هستید.
در آغاز پذیرفتن این احتمال و وضعیت، کار سختی به نظر میرسد اما پذیرفتن آن شخصیت شما را به شخصیتی که میخواهید واقعا باشید تبدیل خواهد نمود. پس از آن در زمان مناسب شخص مناسب وارد زندگی شما خواهد شد و در چنین حالتی است که او به آنچه که شما هستید اضافه خواهد شد نه اینکه به شما در تکامل بخشیدن به شخصیتتان کمک کند.
سه: زمانبندی نادرست یک از علل کاهش علاقه در روابط
اگر هیچکدام از موارد فوق برای شما رخ ندهد آنگاه شاید علت کاهش علاقه در روابط شما و بیعلاقگی طرف مقابلتان زمانبندی نامناسب شما باشد. اصولا هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید دریابید چه حوادثی در زندگی گذشته یک فرد رخ داده است، شاید پیش از این درگیر یک رابطه دیگر بوده است، شاید هنوز هم در رابطه با شخص دیگری به سر میبرد و لیست چنین مواردی به همین ترتیب ادامه خواهد داشت. در وضعیتی که شما از اعتماد به نفس بالایی برخوردارید و از زندگی خود به تنهایی خوشحال هستید و آمادگی ورود کسی به زندگیتان را نیز دارید این مسئله که فرد مناسب در آن موقعیت مکانی و زمانی حضور ندارد از اهمیت زیادی برخوردار نیست.
در این مورد چه کار میتوانید انجام دهید؟ نخست بهتر است در مورد شرایط پیچیده و غیرقابل توضیح موجود آسودهخیال باشید. باور داشته باشید که شما نمیتوانید از همه چیز سر درآورید و بعضی از مسائل در زندگی همیشه یک راز هستند. به ذات وجودی یک رابطه ایمان داشته باشید، این مسئله هنگامیکه هر دو نفر در مقطع زمانی درست قرار دارند، کارآمد خواهد بود. در این حد فاصل میانی خودتان را با انجام دادن کارهای مختلفی از قبیل: ورزش کردن، وقت گذراندن با خانواده و دوستان و… سرگرم کنید و آغوش خود را به روی همه تجارب مثبت که زندگی برای شما به ارمغان میآورد، باز کنید.
چهار: خیلی خیلی زود
گاهی افراد در موقعیت خوبی جهت شروع یک رابطه هستند و برای چنین رابطهای آمادگی کامل دارند، اما پس از یک شروع طوفانی و عالی، جرقههای اولیه رو به خاموشی میگذارند، حال کجای کار اشتباه شده است؟ این اتفاق زمانی رخ میدهد که یک رابطه خیلی سریع اتفاق میافتد و درنهایت هیچ راهی جز پایان دادن به آن باقی نخواهد ماند. جذابیتهای جسمی و فیزیکی شاید موجب جذب شدن دو نفر به هم باشد و این جاذبه اغلب آنقدر شدید است که دو نفر تمایل دارند تمام وقتشان را باهم بگذرانند و حتی در زمانی که از هم فاصله دارند نیز مدام در حال پیام فرستادن به هم هستند و به شکلی وسواسی در مورد هم فکر میکنند. با وجود سرگرمکننده و هیجانانگیز بودن چنین رابطهای اما این خطر وجود دارد که عمر آن به درازا نینجامد.
در این خصوص چه کار میتوانید انجام دهید؟ با کنکاش در خصوص نحوه پیشرفت و مراحل یک رابطه میتوان علل کاهش علاقه در روابط را ریشهیابی نمود. درست زمانیکه شما یک رابطه جدید را آغاز میکنید و همه چیز در شرایط آرمانی به سر میبرد، به یاد داشته باشید حفظ توازن در رابطه بسیار مهم است، زمانی که در حال ورود به یک رابطه جدید میباشید سعی کنید به افراد و مسائل مهم زندگیتان بیتوجهی نکنید، همینطور سعی در ایجاد یک دوستی پایدار در رابطهتان داشته باشید. مهمترین قسمت در خصوص دوستیهای پایدار ایجاد توازن میان همراهی و مصاحبت از یک سو و احساس و علاقه از سوی دیگر میباشد. باید اطمینان حاصل کنید که در رابطهتان فارغ از مسائل فیزیکی و عاطفی، مسائل مشترک دیگری نیز دارید.
نتایج
درصورتیکه از تمام موارد مذکور در این مطلب پیروی نمودید و هنوز هم مشکلات ارتباطی و احساسیتان پابرجا ماند و با مشکل کاهش علاقه در روابط مواجه هستید، ناراحت نباشید، همانطور که پیشازاین نیز ذکر شد در زندگی هر فردی مسائلی وجود دارد که هرگز متوجه آن نخواهید شد. متوجه باشید زمانی که شخصی شما را در اولویت خودش قرار نمیدهد، ارزش توجه و تلاش شما برای ایجاد ارتباطی بهتر را ندارد. با ذهن باز در مورد زندگی بیندیشید، روی تواناییها و نقاط ضعفتان کار کنید و ایمان داشته باشید که شما در وضعیتی قرار گرفتهاید که باید باشید.
عشق و عشق بازی شیرینه.. واسه هر شخصی رنگ خاصیه..دنیای خاصیه..ولی به شرطه اینکه عشق باشه.. نه دنیای رنگ رنگی(هوس)..وقتی عاشق شدی چشمت کور نمیشه..تازه با چشم باز به تکامل میرسی..متعهد میشی، به همه ارزش های زندگیت اولویت میذاری…وقتی عاشق شدی، بزرگ شدی..
وقتی برای هوس از کلمه عشق استفاده میکنن ،زود خسته میشن .نهایت میشه یک طرفه.!