حیوانات

معرفی انسان‌هایی که توسط حیوانات وحشی بزرگ شده و تبدیل به حیوانات وحشی شدند

در سال‌های زندگی بشر دیده شده که در مواردی انسان‌ها به دلایل مختلف فرزند خود را رها می‌کنند و توانایی بزرگ کردن بچه‌هایشان را ندارند. در برخی موارد کودکانی که در جنگل یا خیابان رها می‌شوند توسط حیوانات پیدا شدند و حیوانات مسئولیت بزرگ کردن فرزند انسان را به عهده گرفتند. درواقع فرزند انسان به سرپرستی حیوانات رشد خواهد کرد و به شیوه‌ای متفاوت با روش حیوانات تربیت خواهد شد که نتیجه‌ی آن تبدیل شدن به انسان‌های وحشی خواهد بود. در این مطلب به معرفی 10 انسان معروفی خواهیم پرداخت که توسط حیوانات بزرگ شدند و حیوانات سرپرستی‌شان را به عهده گرفتند.

پسر گرگی

پسر گرگی یک پسربچه‌ی معلول 6 ساله است که در سال 1867 در یک غار در هند پیدا شد و آن غار محل زندگی گرگ‌ها بوده است. این پسربچه درحالی‌که روی دست‌وپایش به دنبال گرگ‌ها در حال دویدن بود، توسط چند شکارچی شناسایی شد. این کودک تمامی رفتارهای وحشیانه‌ی گرگ‌ها را آموزش دیده بود و مانند یک حیوان وحشی رفتار می‌کرد. از روی زمین غذا می‌خورد، فریادهای وحشیانه می‌زد و هرگز صحبت کردن نیاموخت. این پسربچه‌ی گرگی در سال 1895 از دنیا رفت.

پسر گرگی

دختران گرگی

این دو دختر گرگی هم در لانه‌ی گرگ‌ها پیدا شدند و گفته می‌شد که این دو خواهر نیستند و در زمان‌های مختلفی رهاشده‌اند. گرگ‌ها این دو دختر 18 ماهه و 8 ساله را پذیرفتند و از آنها مراقبت کردند. پس از نجات دو کودک و قبل از آنکه آموزش‌ها به این دو کودک آغاز شود، دختر کوچک‌تر بیمار شد و از دنیا رفت. درنهایت پس از مرگ دختر کوچک، دختر دیگر در غم از دست دادن دوست یا خواهر خود و ترسش از زندگی انسانی آسیب‌های بسیاری دید اما درنهایت با تلاش فردی تحصیل‌کرده، دختر بزرگ‌تر بهبود یافت و به زندگی انسانی خود بازگشت.

پسر بزی

این پسر بزی در پرو در سال 1990 پیدا شد و به مدت 8 سال توسط بزها بزرگ شد و با بزها زندگی کرد. این کودک در این 8 سال از شیر بزها تغذیه کرد و به زندگی وحشیانه با بزها پرداخت. Daniel مانند چهارپایان با دست‌وپا راه می‌رفت و با بزها ارتباط عمیقی برقرار می‌کرد. متأسفانه Daniel موفق نشد تا زبان انسان را بیاموزد اما با تحقیقات افراد تحصیل‌کرده بهبود یافت.

پسر آهویی

در سال 1946 گروهی از شکارچیان در صحرای سوریه پسربچه 10 ساله را در میان گله‌ای از آهوان کوهی پیدا کردند. این کودک مانند یک آهو قادر بود تا با سرعت 50 کیلومتر در ساعت بدود و او را به‌سختی گرفتند. این کودک را مانند یک آهو شکار کردند و مجبور شدند دست‌وپایش را ببندند. این کودک مانند یک آهو لاغر و ظریف بود ولی درعین‌حال بسیار سلامت بود. پسر آهویی پس از شکار شدن، آسیب‌های زیادی را تحمل کرد و تا سال 1955 همچنان زنده بود. پس از مدتی او را به آسایشگاه روانی منتقل کردند و موفق به بهبود زندگی این کودک برای زندگی در شرایط انسانی نشدند.

پسر آهویی

پسر شامپانزه ای

در سال 1996 در غرب آفریقا پسربچه‌ای دو ساله با معلولیت جسمی و ذهنی در میان خانواده‌ای از شامپانزه‌ها پیدا شد و توسط این خانواده‌ی وحشی بزرگ شد. اما در سال 2002 این کودک به خانه‌ی بی‌سرپرستان فرستاده شد و پس از 6 سال رفتارهای وحشیانه‌ی خود را کنار گذاشت. این کودک در ابتدا مانند یک شامپانزه از سویی به‌سوی دیگر می‌پرید و بسیار آشفته بود. البته رفتارهای شامپانزه‌ای خود را هرگز ترک نکرد اما کمی بهبود یافت. در سال 2005 این کودک از دنیا رفت و عمر زیادی نکرد.

پسر میمونی

پسربچه‌ای پس از دیدن صحنه‌ی قتل مادرش به‌دست پدرش خانه را ترک کرد و به جنگل فرار کرد. این پسربچه به جمع میمون‌های آفریقایی پیوست و میمون‌ها او را بزرگ کردند. پس از 11 سال این پسر توسط یکی از زنان روستا پیدا شد و به سرپرستی پذیرفته شد. درنتیجه مجدداً به روستا بازگشت و پس از مدتی او را به یک موسسه خیریه فرستادند. او موفق شد که مانند انسان‌ها صحبت کند و به زندگی عادی خود بازگردد. این پسر اکنون بسیار بزرگ‌شده و آواز می‌خواند. او در یک گروه آواز شرکت کرده و بسیار موفق است. BBC مستندی از زندگی این پسر جوان ساخت و در سال 1999 به نمایش گذاشت.

پسر میمونی

پسر سگی

پسری از رومانی به مدت سه سال خانه را ترک کرد و به دلیل رفتارها بد خانواده از خانه فرار کرد. این کودک در 7 سالگی پیدا شد و قادر به صحبت کردن نبود. بیماری نرمی استخوان و زخم‌های شدید، کودک را بسیار ضعیف کرده بود و رشد چندانی نداشت. پس از مدتی که کودک در خیابان‌ها مانند یک سگ ولگرد زندگی کرد، مردی او را پیدا کرد و به پلیس تحویل داد. این کودک رفتارهای وحشیانه‌ای پیدا کرده بود و مانند یک سگ راه می‌رفت یا در زیر تخت می‌خوابید. بر اساس تحقیقات این کودک به دلیل نداشتن شرایط اجتماعی و نبود غذا، حالت‌های وحشیانه‌ای پیدا کرده بود.

دختر جنگلی

در سال 2007 دختری 30 ساله در جنگل‌های کامبوج پیدا شد که رفتارهای عجیب حیوانی داشت. این دختر 18 سال قبل گم‌ شده بود و تقریباً نیمی از عمر خود را در جنگل سپری کرده بود. این زن قادر به صحبت کردن نبود و زبان عجیبی داشت. درواقع با زبان اشاره سعی در انتقال جملات خود داشت. پس از پیدا شدن این زن، او را به خانواده‌اش تحویلش دادند و خانواده او را تحت مراقبت قرار داد تا او به جنگل فرار نکند. بارها سعی کرد تا به جنگل فرار کند اما موفق نشد. درنهایت در سال 2010 این زن به جنگل فرار کرد و پس از جستجوهای فراوان هرگز کسی موفق به پیدا کردن او نشد.

دختر جنگلی

پسر پرنده

پسر پرنده درواقع پسری است که در لانه‌ی پرنده‌ها بزرگ‌شده و فقط قادر است از طریق جیک جیک منظور خود را منتقل کند. مادر این پسر با او مثل یک پرنده رفتار کرده و این پسر نیز رفتارهایش شبیه به یک پرنده شده است. این ماجرا متعلق به کشور روسیه است و مقامات پس از باخبر شدن از این موضوع سعی کردند تا کودک را از خانه نجات دهند. بر اساس بررسی‌ها این کودک دیگر قادر به برقراری ارتباط عادی با انسان نخواهد بود. مقامات روسی پس از نجات کودک از دست مادرش، مجبور شدند او را به یک آسایشگاه روانی منتقل کنند.

دختر سگی

یک دختربچه که از 3 سالگی تا 8 سالگی در لانه‌ی سگ‌ها در باغچه زندگی می‌کرد، درنهایت به یک کودک وحشی تبدیل شد. این کودک اوکراینی بعضی از روزها به خانه بازمی‌گشت اما خانواده‌ای بی مسئول داشت که توجهی به او نداشتند. درنتیجه کودک مجدداً به لانه‌ی سگ‌ها بازمی‌گشت. این کودک تمامی رفتارهای سگ‌ها را آموخت و رابطه‌ی بسیار قوی با سگ‌های محله برقرار کرد. سگ‌ها کاملاً از این دختربچه مراقبت می‌کردند و حتی زمانی که پلیس برای نجات دخترک اقدام کرد، سگ‌ها مانع رفتن دخترک می‌شدند. این دخترک کم‌کم رفتاری شبیه به سگ‌ها را از خود بروز می‌داد. مدام اطراف را بو می‌کرد، با دست‌وپا راه می‌رفت، حس بویایی و شنوایی بسیار قوی داشت و به‌کلی صحبت کردن را فراموش کرد. البته پس از پیدا کردن این کودک، او تحت مراقبت و بررسی‌های مختلف قرار گرفت و پس از آموزش‌های مختلف مجدداً به رفتارهای عادی خود بازگشت.

امتیاز: 4.6 از 5 (14 رای)
کمی صبر کنید...
Avatar

نوشته شده توسط

ایمیل: [email protected]

۸ دیدگاه

  1. Avatar بروک گفت:

    شاید انسان های حیوانی بودند

  2. Avatar اریک گفت:

    شاید انسان های حیوانی بودند

  3. Avatar اریک گفت:

    جالب بود من که خوشم امد

  4. Avatar Iran, we were disappointed گفت:

    واقعا جالب بود مخصوصا دختر جنگلکی

  5. Avatar نازنین گفت:

    واقعا انسان موجود انعطاف پذیریه این واقعا جالب بود ولی دیدن خانواده هایی که بچه های بیگناه رو به این دنیا میارن و بعد با بی مسئولیتی و بدون ذره ای مهر اونهارو رها میکنن هم درد آوره و هم ترسناک که چقدر انسان میتونه بی وجدان باشه

  6. Avatar farshad گفت:

    این همه گاو و الاغ در همه جای دنیا هستند و نویسنده مقاله فقط به این چند مورد گیر داده … واقعاً که!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شکلک‌ها (اموجی‌ها) را می‌توانید با کیبرد گوشی یا کیبرد مجازی ویندوز قرار دهید.
تصاویر نویسندگان دیدگاه از Gravatar گرفته می‌شود.